سجده بر تربت
اگر كسي از شما بپرسد چرا بروي مهر سجده مي كنيد شما مشرك هستيد چطور مي توانيد از عقيدتان دفاع كنيد حتما اين استدلالات جالب را بخوانيد
موضوعات:
زمين سجده گاه و مايه پاکيزگي است
خنک کردن سنگريزه ها در دست
فرمان خاک آلود کردن پيشاني (تتريب)
کشيدن دستار از زير پيشاني
جواز سجده بر حصير و بوريا
جواز سجده بر لباس به هنگام اضطرار
فلسفه سجده بر خاک در بيانات پيامبر
سجده بر تربت امام حسين
زمين سجده گاه و مايه پاکيزگي است
پيامبر گرامي صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم فرمود:«وجعلت لي الأرضُ مسجداً وطهوراً» [1] : زمين براي من سجده گاه و مايه پاکيزگي قرار داده شده است».
مسلماً مقصود از زمين در اين حديث زمين طبيعي است، نه زمين مفروش با فرش و سجاده به گواه اين که براي زمين دو ويژگي قايل شده است:
أ. سجده گاه است (مسجداً).
ب. و طهور است (مطهر و مايه پاکيزگي).
مسلماً حکم دوم که مايه پاکيزگي است از آنِ زمين طبيعي است که انسان جُنب بر اثر تيمم بر زمين، نوعي طهارت پيدا مي کند. قرآن در آيه اي مي فرمايد:
«وَإِنْ کُنْتُمْ جُنُباً فاطّهروا وَإِنْ کُنْتُمْ مَرضي أَوْ عَلي سَفَر أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِط أَوْ لامَسْتُمُ النِّساء فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيداً طَيِّباً». [2] .
«اگر جنب باشيد خود را بشوييد و (غسل کنيد) و اگر بيمار و يا مسافر باشيد يا يکي از شما از قضاي حاجت بازگشت يا با زنان تماس گرفت و آبي براي غسل و يا وضو نيافتيد با خاک پاک تيمم کنيد».
آيه به روشني نشان مي دهد که دو چيز به ترتيب مايه پاکيزگي است، يکي غسل با آب، دومي تيمم بر خاک.
بنابراين از آنجا که زمين طبيعي داراي چنين ويژگي است، قهراً همان نيز سجده گاه پيامبر صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم و همه مسلمانان است.
احمد بن علي معروف به جصاص [3] (305ـ370) در کتابي که پيرامون آيات احکام تأليف کرده آورده است:
«إِنّ ما جَعَلَهُ مِنَ الأَرْضِ مَسْجِداً هُوَ الَّذِي جَعَلَهُ طَهُوراً». [4] .
«آنچه را که مايه پاکيزگي قرار داده همان را نيز سجده گاه معرفي کرده است».
خنک کردن سنگريزه ها در دست
از آنجا که پيامبر گرامي صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم اصرار بر سجده بر زمين داشت و در فصل گرما سنگريزه هاي مسجد نبوي بر اثر تابش خورشيد گرم مي شدند، ياران پيامبر سنگريزه ها را در دست خود نگاه مي داشتند تا به طور موقت از تابش خورشيد جلوگيري کنند و به هنگام سجده کردن، پيشاني بر آنها بگذارند. به عنوان نمونه،جابر بن عبداللّه انصاري مي گويد:
«کُنْتُ أُصَلّي مَعَ النَّبِيّ الظّهْرَ فَآخُذُ قَبْضَةً مِنَ الْحِصي، فَأَجْعَلُها في کَفّي ثُمَّ أَحوّلُها إِلي الکفِّ الأُخْري حَتّي تبردَ، ثُمَّ أَضَعُها لجبيني حَتّي أَسْجُدَ عَليها مِنْ شِدّةِ الحَرّ». [5] .
من با پيامبر نماز ظهر را برگزار مي کردم مشتي از سنگريزه ها برمي داشتم و آنها را دست به دست مي کردم تا خنک شوند، سپس زير پيشاني نهاده بر آنها سجده مي کردم به خاطر پرهيز از گرمي آنها.
محدث بزرگوار بيهقي از استاد خويش نقل مي کند که اين حديث گواه بر اين است که بر لباسي که بر تن است نمي توان سجده کرد، زيرا سجده بر چنين لباسي آسان تر از خنک کردن سنگ ريزه ها با دست به دست کردن است. [6] .
در اينجا شايسته بود بيهقي بر چيزي ديگر نيز استدلال کند و بگويد هرگاه سجده بر هر پوشيدني(خواه بر تن انسان باشد يا نباشد) جايز بود، پيامبر آن را پيشنهاد مي کرد و ياران پيامبر نيز به همين روش عمل مي کردند، مثلاً دستمال ويا سجاده اي را در بغل يا در دست مي گرفتند و بر آن سجده مي کردند.
انس بن مالک نيز يادآور مي شود و مي گويد:
«کُنّا مَعَ رَسُول اللّهِ في شِدّةِ الحَرِّ فَيَأْخُذ أَحَدُنا الحِصي في يَدِهِ فَإِذا بَردَ وَضَعَهُ وَسَجَدَ عَلَيْهِ». [7] .
«ما با پيامبر در سخت ترين گرما نماز مي گزارديم هر يک از ما سنگريزه هايي به دست مي گرفت، آنگاه که خنک مي شد به زمين مي گذاشت و بر آن سجده مي کرد».
اصرار پيامبر صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم بر سجده بر زمين به حدي بود که به شکايت ياران خود از گرمي سجده گاه ترتيب اثر نمي داد چون وحي الهي به او چنين اجازه نداده بود.
خبّاب بن أرتّ مي گويد:
«شَکَونا إِلي رَسُولِ اللّهِ سَجدَةَ الرّمضاءِ في جِباهِنا وَاکفّنا فَلَمْ يَشُکَّنا». [8] .
«از زيادي گرمي سجده گاه و زير دست ها به پيامبر شکايت برديم، او به شکايت ما ترتيب اثر نداد».
ابن اثير در کتاب ارزشمند خود «النهاية» ذيل ماده (شکي) مي گويد:
آنگاه که ياران پيامبر از گرماي زيردست و سجده گاه براي پيامبر شکايت بردند، پيامبر اجازه نداد آنان بر گوشه لباس خود سجده کنند.
شايسته بود ابن اثير بر مفهومي گسترده تر استدلال کند و آن اين که پيامبرصلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم اجازه نداد بر غير زمين مانند سجاده و فرش و غيره سجده کنند.
اين احاديث که نمونه هايي از آنها را ياد کرديم حاکي از آن است که در اين مرحله فقط و فقط سجده بر زمين مشروع بود.
فرمان خاک آلود کردن پيشاني (تتريب)
ياران پيامبرصلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم از اين که پيشاني آنان بر اثر تماس با زمين خاک آلود مي شود، کمي دوري مي جستند، امّا پيامبر صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم کراراً به آنان دستور مي داد که از اين کار پرهيز نکنند. در اين مورد به روايات ذيل توجه کنيد:
الف. خالد جهني مي گويد: پيامبر صهيب را مشاهده کرد که سجده مي کند و از خاک آلود شدن پيشاني مي پرهيزد، به او فرمود: «تَرَّبَ وَجهَکَ يا صُهيبُ» [9] صورت خود را برخاک بنه اي صهيب
ب. اُمّ سلمه مي گويد: پيامبر نوجواني به نام «افلح» را ديد که به هنگام سجده، سجده گاه را «فوت» مي کند، فرمود: «يا أَفْلحُ تَرِّبْ» [10] ؛چهره بر خاک بگذار.
در روايت ديگر به شخصي به نام رباح فرمود: يا رباحُ تَرِّبْ وَجهَکَ. [11] .
ج. ابوصالح مي گويد: وارد خانه اُمّ سلمه شدم، برادر زاده او نيز وارد شد و در خانه وي دو رکعت نماز گزارد. آنگاه که سجده کرد، خاکي را که بر روي زمين بود فوت کرد، امّ سلمه به او گفت: برادرزاده ام! چنين مکن. از رسول خدا شنيدم به جواني که يسار نام داشت و سجده گاه را فوت مي کرد، فرمود: ترِّبْ وجهک للّه. [12] .
کشيدن دستار از زير پيشاني
رسول گرامي صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم کساني که بر گوشه دستار خود سجده مي کردند و به نوعي از سجده بر زمين دوري مي جستند، از اين کار منع مي کرد و دستار را از زير پيشاني آنها بيرون مي کشيد.
روي انّ النبي صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم کانَ إِذا سَجَدَ رَفَعَ العَمامَةَ عَنْ جَبْهَتهِ. [13] .
روايت شده: پيامبر صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم به هنگام سجده، عمامه از پشاني خود برطرف مي کرد.
صالح بن حيوان مي گويد: أنّ رسول اللّه صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم رأي رجلاً بِجَنْبِهِ يَسْجُدُ وَقَدْ اعتمَّ
عَلي جبْهَته فَحَسر رَسُول اللّه صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم عَنْ جبهَته. [14] .
پيامبر گرامي صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم مردي را که در کنارش قرار گرفته مشاهده کرد که بر پيشاني خود پارچه بسته و بر آن سجده مي کند پيامبر صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم پارچه را از پيشاني او کنار زد.
روايت در اين مضمون فزون تر از آن است که همه آنها را ذکر کنيم، علاقمندان مي توانند در اين مورد (کشيدن پارچه يا پيشاني بند از سجده گاه) به مصادر ياد شده در زير مراجعه کنند. [15] .
با ملاحظه اين روايات که در مرحله نخست بيان شد، نتيجه مي گيريم که نخستين سال هاي تشريع اسلامي که پيامبر صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم در مدينه مي زيست، جز سجده بر زمين در سرما و گرما، سجده بر چيزي جايز نبود، و اگر کسي از اين سنت پا فراتر مي نهاد، عملاً با مخالفت پيامبر روبرو مي شد ولذا ياران او چاره اي جز اين نداشتند جز اين که به خنک کردن سنگريزه ها بپردازند.
برای خواندن استدلالات جالب ومهمتر بر روی ادامه مطلب کلیک نمایید