سجده بر تربت از دید اهل تسنن
جواز سجده بر حصير و بوريا
مصلحت اسلام ايجاب مي کرد که مسلمانان در برهه اي از زمان فقط بر زمين سجده کنند، امّا چندي بعد، پيامبر گرامي صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم و مسلمانان در پرتو وحي اجازه يافتند که بر روييدني هاي زمين مانند حصير و بوريا نيز سجده کنند.
در اين مورد روايات فراواني وارد شده که برخي را يادآور مي شويم:
الف.ابن عباس مي گويد:کانَ رَسُولُ اللّهِ صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم يُصَلّي عَلي الخَمْرة. [16] .
پيامبر بر حصير کوچکي که ميان زمين و صورت انسان حايل مي گردد، سجده مي کرد.
امّ سلمه نيز مي گويد: کان رسول اللّه يُصلّي عَلَي الْخُمْرة. [17] .
پيامبر بر حصير کوچکي سجده مي کرد.
مضمون اين نوع احاديث که از سجده رسول خدا صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم بر حصير کوچک حکايت مي کند، از عايشه، ميمونه، امّ سُليم و عبداللّه بن عمر [18] نيز نقل شده است.
در اين مرحله گشايشي رخ داد و مسلمانان به پيروي از پيامبرصلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم بر حصير کوچک که حائل ميان صورت و زمين بود سجده مي کردند.
جواز سجده بر لباس به هنگام اضطرار
اسلام آيين سهل و آسان است. روزگاري مصلحت ايجاب مي کرد که پيامبرصلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم به شکايت ياران خود از نظر گرم بودن سجده گاه، ترتيب اثر ندهد؛ ولي بعداً به اذن پروردگار جهان به آنان اجازه داد به هنگام عذر، بر گوشه لباس خود سجده کنند.
بخاري در صحيح خود از انس بن مالک نقل مي کند، کُنّا نُصَلّي مَعَ النّبيّ فَيَضَعُ أَحَدُنا طَرَفَ الثَّوبِ مِنْ شِدّةِ الحَرِّ فَإِذا لَمْ يَسْتَطِعْ أَحَدُنا أَنْ يُمَکِّنَ جبهَتَهُ بَسَطَ ثَوبَهُ. [19] .
به اين مضمون روايات متعددي وارد شده و همگي حاکي از آن است که سجده بر گوشه لباس تنها به هنگام ضرورت تجويز شده است و هرگز نمي توان در غير ضرورت بر غير زمين ويا روييدني ها سجده کرد.
بنابراين هرگاه در برخي روايات، سجده بر گوشه دستار و غيره وارد شده همگي به قرينه روايت پيش، مربوط به صورتي است که عذري در کار باشد.
خوشبختانه در بسياري از روايات اشاره به اضطرار آمده است.
نسائي از ياران پيامبر صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم نقل مي کند که مي گويند:
«کُنّا إِذا صَلَّيْنا خَلفَ النّبيّ بِالظَهائِرِ سَجَدْنا عَلي ثِيابِنا اتّقاءَ الحَرِّ». [20] .
«ما به هنگام ظهر پشت سر پيامبر نماز مي گزارديم و به خاطر پرهيز از گرما بر لباس خود سجده مي کرديم».
اين تاريخچه اجمالي کيفيت وضع سجده گاه در نماز است که در سه مرحله بيان شد و مسلمانان در مرحله نخست ساليان درازي بر زمين سجده مي کردند و تربت و خاک پاک، سجده گاه آنان بود و اين که چگونه اين سنت متروک شد و بدعت جاي آن را گرفت و اکنون در هيچ مسجدي از مساجد اهل سنت سجده بر خاک ديده نمي شود، موضوعي است جداگانه که در فصل ديگر بايد درباره آن سخن گفت.
فلسفه سجده بر خاک در بيانات پيامبر
نکته لازم به ذکر آن است که شخص رسول گرامي صلَّي اللّه عليه و آله و سلَّم فلسفه سجده بر خاک را در حديثي بيان کرده است که به روشني مي رساند که اصرار تشريع اسلامي بر سجده بر زمين جنبه تربيتي داشته است.
حضرتش فرمود:
«إذا صَلّي أَحدکُمْ فَليَلزم جَبْهَتَهُ وَأَنفه الأَرض حَتّي تخرج مِنْ الرَّغم». [21] .
«هرگاه کسي از شما نماز گزارد، پيشاني و بيني خود را بر زمين قرار دهد تا ذلت وخضوع خود را آشکار سازد».
هشام بن حکم از امام صادق عليه السَّلام فلسفه سجده بر زمين را پرسيد. امام در پاسخ او چنين فرمود:
زيرا سجده، خضوع و فروتني در برابر خدا است و هرگز شايسته نيست انسان پرستشگر، بر خوردني ها و پوشيدني ها سجده کند، زيرا معبود دنياپرستان خوراک و پوشاک است بنابراين نبايد بر آنچه معبود دنيا پرستان است سجده کرد، در حالي که سجده بر خاک و زمين، بالاترين و برترين مظهر فروتني و خضوع در برابر خداست. [22] .
از آنجا که سجده بر خاک مظهر کامل عبوديت و اظهار بندگي است، عمر بن عبدالعزيز بر حصير تنها اکتفا نمي کرد، بلکه مقداري خاک بر حصير مي ريخت و بر آن سجده مي نمود.
ابن حجر در شرح صحيح بخاري مي گويد:
کانَ عُمَرُ بْنُ عَبدالعَزيز الخَليفَةَ الأَموَي لا يکتَفي بالخَمرَة، بَلْ کانَ يَضَعُ عَلَيْها التُّرابَ وَيسجُد عَلَيه. [23] .
حتّي عروة بن زبير نيز جز بر زمين بر چيزي ديگر سجده نمي کرد. [24] .
مسروق که يکي از تابعان است، به هنگام سفر خشتي را با خود برمي داشت تا در کشتي بر آن سجده کند. [25] .
ابن ابي شيبه، شيخ بخاري مي گويد: نماز بر «طنفسة» (که نوعي فرش کرک دار است) امري است جديد؛ و از رسول خدا به سند صحيح روايت شده است که بدترين امور، امر بي سابقه است و هر امر بي سابقه بدعت است. [26] .
سجده بر تربت امام حسين
در اينجا سؤالي مطرح است که چرا شيعيان در بين سرزمين هاي جهان، خاک کربلا را برگزيده اند و ترجيح مي دهند به هنگام نماز بر آن سجده نمايند و چرا قطعه هايي از تربت ياد شده را در مساجد و خانه هاي خود يا به هنگام مسافرت با خويش به همراه دارند؟
پاسخ
پاسخ اين پرسش روشن است و آن اين که سجده گاه بايد از هر آلودگي پاک باشد، و چون در همه شرايط سجده بر زمين پاک امکان پذير نيست، به پيروي از تابعي بزرگ «مسروق بن أجدع» بخشي از خاک پاک را به صورت قطعه درآورده و همراه دارند تا در همه جا سجده بر خاک پاک امکان پذير باشد، درست مانند کساني که در حال سفر، مقداري خاک همراه خود مي برند که اگر نيازي به تيمم پيدا کردند، بر آن تيمم کنند.
وامّا اينکه چرا از ميان خاک ها، تربت کربلا را انتخاب کرده اند، علت آن است که وقتي نمازگزار پيشاني خود را بر آن خاک مقدس مي گذارد، فداکاري هاي بي نظير بزرگ مرد تاريخ از خاندان رسالت را به ياد مي آورد که جان و مال و فرزندان خود را در راه اعتلاي اسلام فدا نمود و زير بار ظلم و ستم نرفت و درس آزادگي و حميت و غيرت ديني به جهانيان آموخت.
سجده بر تربت حسين عليه السَّلام نه تنها انسان را از مسير توحيد خارج نمي سازد، بلکه به سجود او اخلاص مي بخشد و او را براي فداکاري در راه دين که نماز جزئي از آن است آماده مي سازد.
علي بن عبداللّه بن عباس که از تابعان است به «رزين» نوشت:أَن ابْعَثْ إِلَيّ بِلَوح مِنْ أَحجارِ المَروَة أَسْجُدُ عَلَيْهِ [27] : قطعه سنگي از سنگ هاي کوه مروه براي من بفرست تا بر آن سجده کنم.
کوه مروه شاهد فداکاري هاي زن باايماني است که براي تهيه آب، هفت بار ميان دو کوه دويد، و در راه خدا، سختي ها تحمل نمود.
شيخ طوسي با سند خود از معاوية بن عمار نقل مي کند براي امام صادق عليه السَّلام کيسه زرد رنگي از جنس «ديبـا» بود که مقداري از تربت امام حسين عليه السَّلام در آن کيسه بود، به هنگام نماز آن را بر روي سجاده خود مي ريخت و بر آن سجده مي کرد. [28] .
کساني که سجده بر تربت کربلا را نوعي پرستش انسان تلقي مي کنند، «مسجود له» را از «مسجود عليه» باز نشناختند، در تمام احوال سجده براي خدا است و او «مسجود له» است، و چيزي که پيشاني بر آن مي نهيم«مسجود عليه» است، خواه خاک باشد و يا فرش، خاک کربلا باشد، يا خاک مدينه و يا سنگ مروه.
پي نوشت
1) صحيح بخاري 1/91 كتاب تيمم حديث 2
2) مائده 6
3)
4) احكام قرآن 2/389 چاپ بيروت
5) مسند احمد 2/327و حديث جابر وسنن بيهقي 1/439
6) سنن بيهقي 2/105
7) " " 2/106
8) " " 2/105
9) كنز العمال 7/465 شماره 19810
10)" " 7/459 شماره 19776
11)" " 7/459 شماره 19777
12)" " 7/465 شماره 19810 و مسند احمد 6/301
13)طبقات ابن سعد 1/151
14)سنن بيهقي 2/105
15)مسند احمد 6/101 و طبقات كبري 1/151
16)مسند احمد 6/101و303
17)مسند احمد 6/302
18)مسند احمد (6/179و6/3331و2/91)
19)صحيح بخاري 2/101وصحيح مسلم 2/105ومسند احمد 1/100
20)ابن اثير جامع الاصول 5/468
21)نهايه ابن اثير 2 ماده رغم
22)بحارالانوار 82/147
23)فتح الباري 1/410
24)فتح الباري 1/410
25)طبقات كبري 6/79 چاپ بيروت
26)المصنف 2
27)اخبار مكه تاليف ارزمي
28)وسائل 3/608 باب 16