غدير روز جانشيني

من كنت مولا فهذا علي مولا

با سلام خدمت برادران خوبم تسليت عرض مينمايم شهادت جانگداز امام محمد باقر و تبريك عرض مينمايم عيد بزرگ قربان را و همچنين  پيشاپيش تبريك عرض مي كنم بزرگترين عيد شيعيان را كه در اين عيد بزرگ امير المومنين به جانشيني رسول اكرم و خليفه بعد از ايشان منصوب شدو لذا در پاره‏اى از روايات آمده است كه هنگامي كه آيه اكمال دين نازل شد  بعضى از يهود و نصارى با شنيدن اين آيه گفتند اگر چنين آيه‏اى در كتب آسمانى ما نقل شده بود، ما آن روز را روز عيد قرار مى‏داديم  تفسير المنار جلد 6 صفحه 155.

در ضمن به تمامي برادران اهل تسنن اين نكته را اشاره مي كنم اگر مي خواهيد به سوالاتي كه از من مي پرسيد پاسخ بدهم حداقل بايستي  نام ايميل و يا وبلاگ خود را قرار دهيد تا با هم مناظره كنيم  در ضمن تا حدودي جواب آقاي عبد الستار كه در نظر قبلي سوالاتي را از من پرسيدند را در اينجا آورده ام

در اين روز هنگام بازگشت پيامبر از مكه  در مكاني به نام غدير خم اين آيه نازل شد

 یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس

.یعنی : ای پیامبر! انچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده، ابلاغ کن و اگر نکنی ، تبلیغ رسالت و ادای وظیفه نکرده ای...،و خدا تو را از [ گزند] مردم نگاه می دارد

اگر مي خواهيد سند ها را ببينيد كه اين آيه در اين روز نا زل شده است لطفا بر لينك زير كليك نماييد

كليه سند هاي اهل تسنن پيرامون نزول آيه اكمال

لذا پیامبر (ص)  تمامی اصحاب را در بیابانی که انجا را غدیر خم می گفتندجمع نمود، حتی جلو رفتگان قافله را به امر ان حضرت برگرداندند و عقب ماندگان هم رسیدند که به سند  تمامي كتب اهل تسنن وشيعه نزديك به  صدوبيست هزار نفر(امام ثعلبي از علماي اهل تسنن) در اين مكان جمع شدند كه تمامي كساني كه خطبه پيامبر را پيرامون غدير نقل كرده اند را در قسمت هاي قبلي آورده ام خواهشا برادران اهل تسنن به اين قسمت ها مرا جعه نمايند و كمتر پيرامون اين قضيه سوال بپرسند

رسول اکرم (ص) بالای منبری که برایش درست کرده بودند رفت و شروع به خواندن خطبه ای غرا و بسیار طولانی (كه در قسمت هاي قبلي وبلاگم اين خطبه را آوردم  ) نمودند که غالب ان در مدایح و فضائل و ایاتی بود که در شان مولانا علی علیه السلام نازل و جاری شده بود و جمیع امت را به خوبی متوجه مقام مقدس ولایت امیرالمونین نمود، انگاه فرمود :

يا معاشر الناس !

الست اولی بکم من انفسکم ؟

( ای جماعت مردم ! ایا من اولی به تصرف از شما در نفس هایتان نیستم؟) اشاره به آيه:

 النبي اولي بالمومنين من انفسهم ...

قالوا: نعم

قال: من کنت مولاه فهذا علی مولاه

( پس هر کس که من مولای او هستم، این علی مولای اوست)

و جمله اخر را پیامبر سه مرتبه تکرار نمودند

انگاه دستها را برداشت و دعا کرد:

 اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله:

 دوست بدار کسی که علی را دوست بدارد و دشمن بدار کسی که علی را دشمن بدارد و یاری کن کسی که علی را یاری کند و واگذار کسی که علی را واگذارد))

سپس در پایان فرمود:

 معاشر الناس! قولو الذی قلت لکم و سلموا علی «علی» بآمره المومنین .

(( ای مردم! انچه راکه برای شما گفتم با من بگویید و بر علی به خاطر امارت مومنین درود بفرستید))

سپس امر فرمود خیمه ای بر پا دارند و علی (ع) را امر فرمود در خیمه بنشینند و به تمام امت که حاضر بودند، دستور داد بروید و با علی بیعت کیند، زیرا که  من از جانب پروردگار مامورم که از شما بیعت بگیرم

امت و اصحاب همه با خوشحالی ، پیشوایی علی (ع) را تبریک گفتند

 در كتاب مسند امام احمد حنبل ج4ص281 و سر العالمين امام غزالي ص 12 تذكره الخواص ابن جوزي ص29 الرياض النظره "طبري" ج2ص169 كنز العمال ج6 ص 397 ودر كتاب البدايه و النهايه ابن كثير ج 5ص212 وتاريخ ابن عساكر ج2ص50 .تفسير رازي ج3 ص63 وهمچنين در كتاب الحاوي للفتاوي سيوطي ج1 ص112آمده است كه  اولین کسی که بیعت کرد عمر بن خطاب بود که گفت:

بخ بخ  لک یا علی اصحبت مولای و مولی کل مومن و مومنه

مبارك باد برتو اي فرزند ابوطالب ، همانا تو مولاي هر مومن ومومنه اي شدي

حال جناب آفاي عبدالستار كه مي گوييد من در فرهنگ لغات معاني مولا را اينچنين ديده ام خواهشا توجا بفرماييد اينها معاني هستند كه آقاي عبدالستار داده اند

مالك،عبدوبرده،آزادكنندۀبرده،آزادشده،دوست،نزديك،پسر،عمو،

همسايه،هم‌سوگند،مهمان،شريك،خواهرزاده،سرپرست،پروردگار،نعمت دهنده،نعمت گيرنده، دوستدار،پيرو،داماد.(اقرب الموارد ج. پنج ص. 834).

حال من از ايشان سوالي دارم  ما كه اينجا مناظره مي كنم شما برادران اهل تسنن بايستي سند از شيعه بياوريد نه از علماي خودتان  وهمچنين شما مي گوييد معاني مولا اين چيزي است كه من گفته ام  

حال چند سوال من از شما دارم : آيا پيغمبر 120 هزار نفر را در آن مكان جمع كرد كه به آنها بگويد علي پسر عموي من است ويا بگويد امام علي غلام من است و يا بگويد كه علي دوست من است در حالي كه اگر اين چنين باشد عمل لغوي است كه از پيامبر بدور است در ضمن شما مي گوييد چرا صراحتا اعلام نفرموده شما اگر بادقت به جملات قبل پيامبر نگاه  كنيد فرمودند الست اولی بکم من انفسکم ؟ اين جمله نشان مي دهد كه كلمه مولا اولي به تصرف بر مومنين است در ضمن از همه مهمتر عمل پيامبر است اينكه چرا از همه براي امير المومنين بيعت گرفتند در ضمن  اگر كلمه مولا به معني دوست است پس چرا عمر گفت تو مولاي من وهر مومنه اي شده اي واستدلالات ديگر كه در پايين آورده ام و در اينجا مجال نمي باشد

در ضمن بعضي ها مي گويند چون امير المومنين دشمن داشته به خاطر اينكه پيامبر دشمني آنها را با علي بر طرف كنه آنها را جمع كرده وگفته كه با علي دوست باشيد حتي اين شبه نيز رد مي شود چون اگر كسي با امير المومنين دشمن بوده ديگر نيازي نبست كه 120 هزار نفر را جمع كنه وبگويد با علي دوست باشيد و مطمئنا اين گونه نبوده چون اگر اينگونه بود پيامبر هر كسي را كه با علي دشمني مي كرده صدا مي كرد وبه او گوشزد مي كرد كه اين كار را نكند همانگونه در پستهاي قبلي كه در مورد عايشه بود همين كار را كرد در ضمن اگر بگوييم كه منظور دوستي بوده پس چرا بعد از پيامبر با علي دشمن كردند وبه او تهمت ها زدند اورا خانه نشين كردند محسنش را كشتند درب خانه او را كه در سايتهاي سني مي گويند كه افسانه است را آتش زدند عايشه با او چنگ جمل را به راه انداخت و ... كه بايستي گفته مي شد

 پس از اتمام سخن رانی پیامبر، جبرئیل ایه سوم سوره مائده را نازل کرد...( ایه اکمال)

الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا :

 امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را به عنوان دين شما پذيزفتم

( كساني كه مي خواهندبا سندهاي شان نزول اين آيه آشنا بشوند بر روي لينك زير كليك نمايند)

 تمامي سند هاي اهل تسنن پيرامون آيه اكمال دين

رسول خدا از نزول این ایه بسیار شاد شدند، لذا توجه به حاضرین نموده و فرمودند:

الله اکبر اکمال الدین و اتمام النعمه و رضا الرب برسالتی و الولایه لعلی ابن ابیطالب بعدی :

خدای بزرگ دین را کامل و نعمت را تمام نمود و راضی شد به رسالت من و به ولایت علی بن ابیطالب بعد از من.

سپس « حسان بن ثابت» شاعر مخصوص پیامبر در وصف ولایت و خلافت و امامت علی (ع) شعری سرود كه همين خود بس است براي اتمام حجت كه در اين قسمت آورده مي شود : كه هنگامي كه اين اشعار را حسان ذكر كرد كه سبط ابن جوزي و ديگران مي نويسند پيامبر فرمود:

يا حسان لاتزال مويدا بروح القدس ما نصرتنا او نافحت بلسانك

 (اي حسان ماداميكه به ما اهلبيت ياري نمودي چه با كلمه خوبي و جه با مدحي موئيد روح القدس مي باشي يعني اين اشعاري كه گفتي از نفخه روح القدس بوده )

حافظ، ابن مردويه، متولد سال 323 و متوفاي سال 416 (شرح حال او در ج 1 ص 178 گذشت) باسناد خود از ابي سعيد خدري روايت نموده که اين آيه: روز غدير خم درباره علي بن ابي طالب عليه السلام نازل گرديد. و باسناد ديگر از ابن مسعود روايت نموده که گويد: ما در عهد رسول خدا صلي الله عليه و آله اين آيه را چنين تلاوت ميکرديم: يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک ان عليا مولي المومنين، و ان لم تفعل فما بلغت رسالته، و الله يعصمک من الناس  و باسناد خود از ابن عباس روايت نموده که: پس از آنکه خداوند متعال امر فرمود پيغمبرش صلي الله عليه و آله را که علي عليه السلام را بپا دارد و بگويد در حق او آنچه را که گفت، پيغمبر صلي الله عليه و آله گفت بار خدايا، همانا قوم من از جاهليت تازه باسلام گرائيده اند و پس از بيان اين مطلب بحج خود روانه شد، هنگام مراجعت چون در غديرخم فرود آمد، خداوند بر او نازل فرمود: " يا ايها الرسول بلغ ما انزل اليک من ربک... " تا آخر آيه. پس بازوي علي عليه السلام را گرفت و سپس بمحل اجتماع مردم خارج شد و خطاب بخلق فرمود اي مردم: آيا من بشما اولي (سزاوارتر) از خودتان نيستم؟ گفتند: بلي يا رسول الله، تو اولي هستي بما از خود ما، فرمود: بار خدايا هر کس من مولاي اويم علي مولاي او است، بار خدايا دوست بدار دوستان او را و دشمن بدار، دشمنان او را و اعانت کن اعانت کننده او را و خوار گردان خوار کننده او را و ياري فرما ياوران او را و دوست بدار دوست دارنده او را و دشمن بدار دشمن دارنده او را، ابن عباس گفت: پس از اين اعلام بخدا سوگند واجب شد (ولايت علي عليه السلام) بر گردن آن گروه، و حسان بن ثابت گفت:

 

يناديهم، يوم الغدير نبيهم

بخم و اسمع بالرسول مناديا

 

يقول: فمن مولاکم و وليکم

فقالوا و لم يبدوا هناک التعاميا

 

الهک مولانا و انت ولينا

و لم تر منا في الولايه عاصيا

 

فقال له: قم يا علي فانني

رضيتک من بعدي اماما و هاديا

 

" ترجمه منظوم شعرهاي بالا

 

پيمبر پاک راي، بامر حي قدير

ندا بامت نمود بخم، بروز غدير

 

بشنو زان پيشوا نداي بس دلپذير

که جبرئيلش ستود بعصمت بي نظير

 

کاکنون بايد کني بدون سستي بيان

امر خدا را بخلق نترسي از دشمنان

 

سپس بپا خاست آن مظهر خلق عظيم

دست علي را گرفت چون يد بيضا کليم

 

پلنگ رسايش دميد روح بعظم رميم

بانگي پس دلفزا قول رسول کريم

 

گفت که هر کس منم بجان و مالش ولي

هست ورا بعد من ولي و مولي علي

 

راهنماي شما علي بود بعد من

علي امام است و نيست جز وي کس موتمن

 

علي بود پيشواي بر همه از مرد و زن

ملجاء و ماوي بود علي بسر و علن

 

بار خدايا توئي باين رسالت گواه

که من نمودم عيان بر همگان شاهراه

ترجمه به فارسي روان :

روز غدیر خم ، نبی اکرم ندا می کرد امت را وانها شنیدند، ندای منادی ان حضرت را.فرمود: کیست مولا و ولی شما؟ گفتند: خدا مولای ما و تو ولی ما و احدی انکار و عصیان این معنی ندارد. پس فرمود به علی، برخیز! به درستی که من راضی شدم تو هادی و امام خلق باشی.پس هر کس را که من ولی او هستم این علی ولی اوست پس تمام شما امت علي را ياور و غلام اوباشيد آنگاه دعا كرد خدايا دوست بدار دوست اورا ودشمن بدار دشمن اورا

همانطور كه اشعار گويا است جاي نگفته كه كلمه مولا به معناي دوستي است بلكه كاملا اشاره دارد به اينكه كلمه مولا به معناي خليفه مي باشد  در ضمن در اشعار مي بينيم  كه حسان فرمود رضيت من بعدي اماما وهاديا پس اگر امير المومنين امام وهادي نبود حتما پيامبر جلوي اورا مي گرفت در حالي كه او را تاييد كرد وفرمود اين اشعار را روح القدس برزبان تو جاري ساخت

در ضمن جناب آقاي عبد الستار كه فرموديد كه پيامبر صريحا اعلام نكرده خوهشا مراجعه كنيد به خطبه غدبر ابو جعفر محمد بن جرير طبري از علماي بزرگ اهل تسنن در كتاب الولايه كه تمام خطبه غدير را آورده ودر قسمتي از آن پيامبر اكرم اين چنين فرمود :

اسمعوا و اطيعوا فان الله مولاكم و علي امامكم –ثم الامامه في ولدي من صلبه الي يوم القيامه

معاشر الناس هذا اخي و وصي و واعي علمي وخليفتي علي من آمن بي -  و علي تفسير كتاب ربي

كه ترجمه آن اين است بشنوييد واطاعت نماييد پس بدرستيكه خداوند مولاي شما وعلي امام بر شما مي باشد پس امامت تا قيامت در اولاد من است از صلب علي (ع)

اي جماعت مردم اين علي برادر من ،وصي من ،حافظ علم من وخليفه من است بر كسي كه ايمان به من بياورد و بر تفسير كتاب پروردگارمن

جناب آقاي عبد الستار كه مي گوييد پيامبر صراحتا اعلام نكرده نمي دانم ديگر بايستي پيامبر چگونه بگويد

 علي (ع)جانشين من است


حال بعضي از علماي اهل تسنن مانند یوسف سبط ابن جوزی که یکی از علمای اهل سنت است در اخر صفحه ی 18 کتاب خود یعنی (( تذکره خواص الامه)) می نویسد: احتمل ان الایه نزلت مرتین مره بمعرفه و مره یوم الغدیر کما نزلت « بسم الله الرحمن الرحیم» مرتینمره بمکه و مره بمدینه: احتمال دارد این ایه دو مرتبه نازل شده باشد، یک مرتبه در عرفه و مرتبه ی دیگر در غدیر. چنانکه بسم الله الرحمن الرحیم دو بار نازل شد، یک بار در مکه و یک بار در مدینه...

اماميه بطور عموم و بدون استثناء اتفاق دارند باينکه: اين آيه کريمه پيرامون نص غدير نازل شده است، بعد از آنکه پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم ولايت مولاي ما اميرالمومنين عليه السلام را با کلماتي روشن و صريح اعلام و اظهار فرمود، که در نتيجه، نص آشکار و جلي بر اين امر را در بر گرفت بطوري که صحابه پيغمبر دانستند و عرب آنرا درک و فهم نمودند، و هر کس که اين خبر باو رسيد، بدان استدلال و احتجاج نمود، و بسياري از علماء تفسير و پيشوايان فن حديث و حافظين آثار از اهل سنت با اماميه بر آن اتفاق نموده اند و آن حقيقتي است که معتبر شناخته شده و نقلي که در جلد 3 تفسير رازي، ص 529 از اصحاب آثار (راويان و مفسرين) ثبت گشته آنرا تاييد مي نمايد مشعر بر اينکه:

پس از نزول اين آبه بر پيغمبر صلي الله عليه و آله آنجناب بيش از هشتاد و يک روز يا هشتاد و دو روز زنده نبود، و ابوالسعود در حاشيه تفسير رازي جلد 3 ص 523 اين مدت را تعيين کرده، و مورخين از اهل سنت ذکر نموده اند که وفات پيغمبر صلي الله عليه و آله در دوازدهم ربيع الاول بوده و گوئي، بعد از بحساب نياوردن روز غدير و روز وفات آنجناب يک روز (بر سبيل تسامح) بر آن افزوده شده و در هر صورت، اين بحقيقت نزديک تر است از قول باينکه: آيه مزبور در روز عرفه نازل شده که در صحيح مسلم و صحيح بخاري مذکور گشته، چه در اين صورت چند روز زياد مينمايد، مضافا بر نصوص بسياري که از اين قول پشتي باني مينمايد بطوريکه جز تسليم بمفاد آن گريزي نيست، تا برسيم به بحث در پيرامون آن.

اگرشما سني ها  مايل هستيد كه بدانيد اين آيه در چه روزي نازل شده از علماي خودتان تمامي سند هارا آورده ودر قسمت بالايي لينكش را  قرار داده ام ولي براي اثبات مدعا جند تا از آنها را به طور خلاصه در اين جا مي آورم

((اتقان)) سیوطی ج 1 ص 31

(( تاریخ بغداد)) خطیب بغدادی ج8 ص 290

(( مناقب)) خوارزمی فصل 14 و فصل 4 (( مقتل الحسین))

(( در المنثور)) سیوطی ج 2 ص 256

 (( تفسیر )) ابن کثیر شامی ج 2 ص 14

(( فرائد المسطین)) ابو اسحاق حموینی، باب 12

و ...


نصيحت جبرئيل عمر را :

وهمچنين براي آنكه ديگر حجت تمام شود  مطلب ديگري را عرض مي نمايم از مير سيد علي همداني فقيه شافعي كه از فضلا وموثقين فقها و علماي بزرگ خود اهل تسنن در موده پنجم از كتاب موده القربي نوشته است كه جمعيت زيادي از صحابه در مكانهاي مختلفي از عمر نقل كرده اند كه گفت هنگامي كه نصب نمود رسول الله علي را مهتر وبزرگتر ومولا به جامعه معرفي كرد و هنگامي كه پيامبر فرمود اللهم انت شهيدي عليهم ... خدايا توگواه مني بر ايشان (يعني ابلاغ رسالت نمودم ) در آن حال جوان زيباو خوشبويي در پهلوي من نشست وگفت : لقد عقد رسول الله لا يحله الا المنافق ماحذر ان تحله (به به از اين حجت بارز )

يعني عهد بست پيغمبر عهد بستني محكم كه نقض اين عهد نمي كند مگر منافق پس حذر كن اي عمر كه تو ناقض وباز كننده اين گره محكم نباشي (يعني اگر اين را نقض كني در سلسله منافقين هستي) حال برويد وتاريخ را نگاه كنيد كه چگونه خلافت را غصب نمودند

آنگاه عمر مي گويد به خدمت رسول خدا رفتم وقضيه را گفتم حضرت اين چنين فرمودند :

انه ليس من ولد ادم لكنه جبرييل اراد ان يوكد عليكم ما قلته في علي (ع)

او از اولاد آدم نبود بلكه جبرييل امين بود كه به اين صورت جلوه گر شده بود كه تاگييد نمايد بر شما آن چه را كه من در مورد علي (ع)گفتم

حال برادران اهل تسنن حجت بر شما تمام شد آيا باز هم شك داريد كه علي (ع) خليفه نيست لطفا به لينك هايي كه براي حجت بيشتر قرار داده ام برويد  تا سند هاي پيرامون احاديث را كه از كتب شما آورده ام را نگاه كنيد