7 - ابو الهيثم بن التيهان (در سال 37 در صفين شهادت يافته) حديث او در کتاب " حديث الولايه " تاليف ابن عقده و در " نخب المناقب " جعابي موجود است و در مقتل خوارزمي در شمار راويان حديث غدير از صحابه ذکر شده است و در " جواهر العقدين " سمهودي از فطر و ابي الجارود از ابي الطفيل شهادت او را از خود نامبرده در روز مناشده بحديث غدير خم ذکر نموده اند و در تاريخ آل محمد صلي الله عليه و آله ص 67 نامبرده در شمار راويان حديث غدير ذکر شده است.

8 - ابو رافع قبطي آزاد شده رسول خدا صلي الله عليه و آله - حديث او را ابن عقده در " حديث الولايه " و ابوبکر جعابي در " نخب " روايت نموده اند و خوارزمي در مقتل خود او را در شمار راويان حديث غدير از زمره صحابه ذکر نموده است.

9 - ابو ذويب خويلد (يا خالد) پسر خالد بن محرث الهذلي (نامبرده از شعراي زمان جاهليت و عصر اسلام است و در خلافت عثمان درگذشته) ابن عقده در " حديث الولايه " و خطيب خوارزمي در فصل چهارم از مقتل امام سبط عليه السلام حديث غدير را از او روايت کرده اند.

10 - ابوبکر بن ابي قحافه تيمي (وفات : سال 13 هجري) ابن عقده باسناد خود در " حديث الولايه " و ابوبکر جعابي در " نخب " و منصور رازي در کتاب خود (که در موضوع غدير نوشته است) حديث غدير را از او روايت نموده اند و شمس الدين جزري در " اسني المطالب " ص 3 او را در شمار راويان حديث غدير از صحابه ذکر نموده است.

11 - اسامه بن زيد بن حارثه کلبي نامبرده در سال 54 هجري در سن هفتاد و پنجسالگي در گذشته) - حديث او در موضوع غدير خم در " حديث الولايه " و در " نخب المناقب " مذکور است.

12 - ابي بن کعب انصاري خزرجي - (سيد القراء - يعني از بزرگان قاريان و حافظان قرآن بوده - (وفات او در يکي از سالهاي 30 تا 32 هجري واقع شده و نسبت بسال وفات او جز اين نيز ذکري شده است) ابوبکر جعابي در " نخب المناقب " باسناد خود حديث غدير خم را از او روايت کرده است.

13 - اسعد بن زراره انصاري - ابن عقده در " حديث الولايه " از محمد بن فضل بن ابراهيم اشعري از پدرش از مثني ابن قاسم حضرمي از هلال بن ايوب صيرفي از ابن کثير انصاري از عبد الله بن اسعد بن زراره از پدرش اسعد بن زراره مذکور حديث غدير را از رسول خدا روايت نموده و ابوبکر جعابي در " نخب " و ابو سعيد منصور سجستاني در " کتاب الولايه " از ابي الحسن احمد بن محمد بزاز صيني (چيني) باملاء او در ماه صفر سال 394 ضبط نموده که گفت : ابوالعباس احمد بن سعيد کوفي حافظ در سال 330 حديث نمود و ابوالحسين محمد بن محمد بن علي شروطي بما خبر داد و گفت که ابوالحسين محمد بن عمر بن بهته. و ابو عبد الله حسين بن هارون بن محمد قاضي صيني (چيني) و ابو محمد عبد الله بن محمد اکفاني قاضي بما خبر داده گفتند که : احمد بن محمد بن سعيد بما خبر داده گفت که : محمد بن فضل بن ابراهيم اشعري براي ما حديث نمود (تا آخر سند مذکور که ابن عقده آورده - و شمس الدين جزري در " اسني المطالب " ص 4 نامبرده را در شمار راويان حديث غدير از زمره صحابه ذکر نموده است.

14 - اسماء بنت عميس خثعيمه - ابن عقده در " حديث الولايه " باسناد خود از او روايت نموده است.

15 - ام سلمه - زوجه پيغمبر صلي الله عليه و آله - ابن عقده از طريق عمرو بن جعده بن هبيره از جدش از ام سلمه اين روايت را آورده که ام سلمه گفت : رسول خدا صلي الله عليه و آله در غدير خم دست علي عليه السلام را گرفت و او را بلند نمود تا بحدي که سفيدي زير بغل او را ديدم. آنگاه فرمود : هر کس من مولاي اويم : علي عليه السلام مولاي او است. سپس فرمود : اي مردم. من دو چيز گران و نفيس در ميان شما واميگذارم. کتاب خدا و عترت من، و اين دو هرگز از يکديگر جدا نميشوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند. و اين روايت را سمهودي شافعي در " جواهر العقدين " بنابر مندرج در ص 40 " ينابيع الموده " آورده و شيخ احمد بن فضل بن محمد باکثير مکي شافعي در " وسيله المال " از طريق ابن عقده از ام سلمه بهمين الفاظ روايت نموده است.

16- ام هاني بنت ابي طالب سلام الله عليهما - نامبرده گفت : رسول خدا صلي الله عليه و آله از حج خود بازگشت تا در غديرخم فرود آمد، سپس در آن هواي گرم ايستاد و خطبه خواند و پس از بيان خطبه فرمود اي مردم... (تا آخر حديث). اين روايت را بزار با ذکر سند در مسند خود از ام هاني ثبت کرده و سمهودي شافعي (بنابر آنچه قندوزي حنفي در ص 40 " ينابيع الموده " ذکر نموده) آنرا از نامبرده روايت نموده و ابن عقده نيز باسناد خود در - " حديث الولايه " اين حديث را از ام هاني آورده است.

17 - ابو حمزه انس بن مالک انصاري خزرجي - خدمتکار رسول خدا صلي الله عليه و آله (که در سال 93 هجري در گذشته است) خطيب بغدادي در جلد 7 تاريخش در ص 277 و ابن قتيبه دينوري در " المعارف " ص 291 و ابن عقده در - " حديث الولايه " باسناد خود از مسلم ملائي از انس، و ابوبکر جعابي در " نخب - خود " و خطيب خوارزمي در مقتل، و سيوطي در (تاريخ الخلفاء) ص 114 بطريق طبراني، و متقي هندي در جلد 6 " کنز العمال " ص 154 و ص 403 از عميره بن سعيد از انس، و بدخشي در " نزل الابرار " ص 20 از طريق طبراني و خطيب، اين حديث را از نامبرده روايت نموده اند، و در " اسني المطالب " جزري ص 4 نامبرده در شمار راويان حديث غدير ذکر شده است.