عدم نص صريح بر خلافت ابوبکر
عدم نص صريح بر خلافت ابوبکر
مشهور اهل سنت معتقدند که نصّ صريح بر خلافت ابوبکر وجود ندارد بلکه برخي اصل وجود نصّ را منکرند، و کلمات آنها بر اين مسأله صراحت دارد. اينک برخي عبارات را نقل ميکنيم:
1 - عبدالقاهر بغدادي ميگويد: «اهل سنت معتقدند که نصّي بر امامت هيچ يک از خلفا به طور خصوص وجود ندارد، بر خلاف قول رافضه که اعتقاد دارند بر امامت علي بن ابي طالب نصّي وجود دارد و بر صحّت آن قطع دارند».[1] .
2 - ابوحامد غزالي ميگويد: «رسول خداصلي الله عليه وآله بر هيچ امامي نصّ نکرده است؛ زيرا اگر نصّي بود بايد اولي به ظهور باشد از نصب حضرت بر هر يک از واليان و اميران خود؛ در حالي که نصّي که بر واليان خود داشته بر کسي پوشيده نيست ولي نصّ بر امامان معلوم نيست. و بر فرض که نصّي بوده چگونه بر ما مخفي شده و به دست ما نرسيده است؟ در نتيجه ابوبکر تنها از راه اختيار و بيعت، امام مردم است».[2] .
3 - قاضي ايجي ميگويد: «امام به حق بعد از رسول خداصلي الله عليه وآله نزد ما ابوبکر و نزد شيعه عليعليه السلام است. دليل اول ما اين است که راه اثبات امامت امام يا نصّ است و يا اجماع. امّا نصّي که يافت نميشود و امّا اجماع، که بر غير ابوبکر منعقد نشده است».[3] .
4 - نووي ميگويد: «مسلمانان اجماع دارند بر اينکه خليفه هنگامي که مقدمات و علائم مرگ در او ظاهر شد ميتواند قبل از آن، خليفه معين کند و نيز ميتواند چنين کاري انجام ندهد. اگر ترک کند به پيامبر اقتدا کرده، و اگر انتخاب کند، ابوبکر را مقتداي خود در اين عمل قرار داده است».[4] او نيز در ذيل حديثي ميگويد: «اين حديث دليل بر آن است که پيامبرصلي الله عليه وآله بر خليفهاي نصّ نکرده است و بر اين، اجماع اهل سنت و ديگران است».[5] .
5 - ابن کثير ميگويد: «همانا رسول خداصلي الله عليه وآله به طور خصوص بر هيچ کسي از مردم نصّ خاصّي نداشته است نه بر ابوبکر آن گونه که طايفهاي از اهل سنت ميگويند، و نه بر علي، آن گونه که طايفهاي از رافضه ادّعا ميکنند».[6] .
مضافاً به اينکه رواياتي در تأييد اين مطلب نقل کردهاند که پيامبرصلي الله عليه وآله نصّي بر خلافت هيچ کس نداشته است:
محدثين اهل سنت به سند خود از عبداللَّه به عمر نقل کردهاند که به عمر گفته شد: آيا کسي را جانشين براي خود قرار نميدهي؟ در جواب گفت: اگر خليفه قرار دهم، کسي خليفه قرار داد که از من بهتر بود؛ يعني ابوبکر، و اگر چنين نکنم باز نيز کسي که از من بهتر بود چنين کرد؛ يعني رسول خداصلي الله عليه وآله...».[7] .
از اين عبارات به خوبي استفاده ميشود که بر خلافت ابوبکر نصّ وجود نداشته و يا نصّ صريحي نيست، و اگر برخي در صدد ذکر ادلهاي نقلي بر خلافت ابوبکر برآمدهاند از باب «الغريق يتشبّث بکل حشيش» است. يعني شخص غريق به هر برگي براي نجات خود تمسک ميکند. گرچه اصل مطلب را ما به طور جزم قبول نداريم؛ زيرا مطابق ادله عقلي و نقلي قطعي ما معتقديم که پيامبر اکرمصلي الله عليه وآله از جانب خداوند متعال نصّ جليّ و نصّ خفي بر امامت امام عليعليه السلام داشته است، اين موضوع را به طور تفصيل در جاي خود مورد بحث و بررسي قرار دادهايم، و بالاتر از آن به اثبات رساندهايم که به طور حتم بايد نصّي از جانب خداوند به توسط رسولش بر امام و جانشين بعد از او باشد، و لذا تنها وجود نصّ بر خصوص خلافت و امامت ابوبکر را نفي ميکنيم.
[1] الفرق بين الفرق، ص 349.
[2] قواعد العقائد، ص 226.
[3] المواقف، ص 400.
[4] صحيح مسلم با شرح نووي، ج 12، ص 205.
[5] همان.
[6] البداية و النهاية، چ 5، ص 219.
[7] صحيح بخاري، ج 4، ص 2256، الاحکام، باب 51، ح 7218.