الفاظ حديث نور
الفاظ حديث
1 - سبط بن جوزي از احمد بن حنبل در کتاب «فضائل» نقل کرده که او از عبدالرزاق، از معمر، از زهري، از خالد بن معدان، از زاذان، از سلمان روايت کرده که رسول خداصلي الله عليه وآله فرمود: «کنت أنا و علي بن ابي طالب نوراً بين يدي اللَّه تعالي قبل ان يخلق آدم باربعة آلاف عام، فلمّا خلق آدم قسّم ذلک النور جزئين: فجزء أنا و جزء عليّ»؛[1] «من و علي بن ابي طالب نوري نزد خداوند متعال بوديم، چهار سال قبل از آنکه خداوند آدم را خلق کند. هنگامي که آدم را آفريد آن نور را دو جزء نمود: جزئي من و جزء ديگر علي است.»
و در روايت ديگر آمده است: «خلقت أنا و عليّ من نور واحد»؛[2] «من و علي از يک نور آفريده شديم.»
رجال اين حديث همگي افرادي مورد وثوقند.
- عبدالرزاق صنعاني؛ وي کسي است که نزد اهل سنت، بسيار مورد احترام و وثوق و مورد اطمينان است و لذا احتياج به توضيح ندارد.
- معمر بن راشد ابوعروه ازدي؛ از رجال ترمذي و نسائي و ابن ماجه و ابو داوود است. احمد بن حنبل گفته: هيچ کس را در کنار او نميگذاريم جز آنکه معمر از آنها پيشي دارد.[3] .
- زهري؛ کسي است که ابن حجر در حق او گفته: «او فقيه و حافظ است و علما بر جلالت و اتقان او اتفاق دارند...».[4] .
- خالد بن معدان؛ کسي است که ابن حبان در حقّ او ميگويد: «او هفتاد نفر از اصحاب رسول خداصلي الله عليه وآله را ملاقات کرده و از بهترين بندگان خداست».[5] .
ذهبي ميگويد: «او فقيه بزرگ، ثبت، مخلص است...».[6] .
عجلي، يعقوب بن شيبه، محمّد بن سعد، ابن جرير و نسائي او را توثيق کردهاند.[7] .
- زاذان؛ وي از مشاهير تابعين به شمار ميآيد که مسلم و ابو داوود و ترمذي و نسائي و ابن ماجه در صحاح خود از او روايت نقل کردهاند. ذهبي او را ثقه معرفي کرده است.[8] .
2 - ابن مغازلي شافعي به سند خود از سلمان نقل کرده که گفت: از حبيبم محمّدصلي الله عليه وآله شنيدم که ميفرمود: من و علي نوري بوديم نزد خداوند عزّوجلّ، آن نور، خداوند را تسبيح و تقديس مينمود هزار سال قبل از آنکه خدا آدم را بيافريند. پس هنگامي که خداوند آدم را آفريد آن نور را در صلب او قرار داد. دائماً آن نور در يک جا بود تا آنکه ما در صلب عبدالمطلب از همديگر جدا شديم. پس در من است نبوت و در علي است خلافت.[9] .
3 - و نيز به سندش از جابر بن عبداللَّه انصاري نقل کرده که فرمود: روزي رسول خداصلي الله عليه وآله در عرفات بود و عليعليه السلام در مقابل او، حضرت به او فرمود: اي علي! نزديک من بيا، اي علي! من و تو از يک درخت آفريده شديم. جسم تو از جسم من آفريده شده است...».[10] .
4 - حاکم نيشابوري به سند خود از جابر بن عبداللَّه نقل کرده که گفت: از رسول خداصلي الله عليه وآله شنيدم که به عليعليه السلام ميفرمود: «يا عليّ! الناس من شجر شتّي وانا وانت من شجرة واحدة، ثم قرأ رسول اللَّهصلي الله عليه وآله: «وَ جَنّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِيلٌ صِنْوانٌ وَغَيْرُ صِنْوانٍ يُسْقي بِماءٍ واحِدٍ»»؛ «اي علي! مردم از درختان پراکندهاند و من و تو از يک درختيم. آنگاه اين آيه را قرائت نمود: «وَ جَنّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ...».
آنگاه ميگويد: اين حديث صحيح الاسناد است.[11] .
[1] تذکرة الخواص، ص 46.
[2] همان.
[3] تهذيب التهذيب، ج 1، ص 246-243.
[4] تقريب التهذيب، ج 2، ص 207.
[5] الثقات.
[6] الکاشف، ج 1، ص 274.
[7] تقريبالتهذيب، ج 1، ص 218؛ تهذيب التهذيب، ج 3، ص 118.
[8] الکاشف، ج 1، ص 274.
[9] مناقب اميرالمؤمنينعليه السلام، ص 120و121؛ کفاية الطالب، باب 78، ص 315؛ ميزان الاعتدال، ج 1، ص 235فضائل احمد بن حنبل، ح 252.
[10] همان، ص 122؛ کفاية الطالب، ص 178.
[11] مستدرک حاکم، کتاب التفسير، ج 2، ص 241.