عموميت عترت

برخي مي‏گويند: اگر حديث دلالت بر مرجعيت اهل بيت‏عليهم السلام و حجيت سنت آنان داشته باشد، لازمه‏اش آن است که اين حجيت را به تمام اقربا و خويشاوندان ايشان نسبت دهيم؛ زيرا عنوان عترت و اهل بيت شامل تمام آنان مي‏شود، در حالي که شيعه اماميه چنين عقيده عمومي ندارد.

جواب

1 - عترت در لغت به معناي مطلق خويشاوندان نيست، بلکه تنها شامل نزديکان و خواص از خويشاوندان مي‏شود.

جوهري مي‏گويد: عترت شخص، نسل و قوم نزديک او است. همين تعريف از فيروز آبادي و زبيدي نيز رسيده است.[1] .

ابن اثير مي‏گويد: عترت شخص، اخصّ خويشاوندان او را گويند.[2] .

2 - حديث ثقلين دلالت دارد بر اين‏که عترتي که عدل کتاب است از هر گونه خطا و گناه معصوم مي‏باشد. در نتيجه شامل تمام نزديکان پيامبرصلي الله عليه وآله نمي‏شود.

علامه مناوي در شرح حديث ثقلين مي‏گويد: «اهل بيت پيامبرصلي الله عليه وآله همان اصحاب کسا هستند که خداوند متعال رجس و پليدي را از آنان دفع نموده و آنان را پاک کرده است».[3] .

4 - احاديث دوازده خليفه، در حقيقت مصداق عترت و اهل بيت پيامبرند که پيامبرصلي الله عليه وآله در ذيل آن مي‏فرمايد: همه آنان از قريشند و بنابر نقل قندوزي: همه آنان از بني هاشمند. از همين رو سبط بن جوزي حديث ثقلين را با عنوان «ذکر الائمه» آورده است.[4] .

امام حسن مجتبي‏عليه السلام مي‏فرمايد: «نحن حزب اللَّه المفلحون وعترة رسول المطهرون واهل بيته الطيّبون الطاهرون، واحد الثقلين الذين خلّفهما رسول اللَّه‏صلي الله عليه وآله فيکم»؛ «... ما حزب خداييم که رستگار شده‏اند، و ما عترت رسول او هستيم که از هر رجس و پليد پاک شده‏اند. و ما اهل بيت طيب و طاهر او و يکي از دو ثقل اوييم که رسول خداصلي الله عليه وآله در ميان شما به وديعت گذاشته است...».[5] .

در ذيل برخي از احاديث ثقلين مي‏خوانيم: «عمر بن خطّاب - با حالت غضب - از جا بلند شد و گفت: اي رسول خدا! آيا به تمام اهل بيت تو تمسک نماييم؟ پيامبرصلي الله عليه وآله فرمود: «لا ولکن اوصيائي منهم، اوّلهم اخي ووزيري ووارثي وخليفتي في امّتي ووليّ کل مؤمن بعدي، هو اوّلهم، ثمّ ابني الحسن ثمّ ابني الحسين ثمّ تسعة من ولد الحسين، واحد بعد واحد...»؛ «خير، بلکه به اوصيايِ اهل بيتم: اول آن‏ها برادر و وزير و وارث و خليفه‏ام در ميان امّت و آن کسي که وليّ هر مؤمني است. پس از او فرزندم حسن، و بعد از او فرزندم حسين است. آن‏گاه نُه نفر از فرزندان حسين، يکي پس از ديگري...».[6] .

5 - در ميان نزديکان و اقوام پيامبرصلي الله عليه وآله افرادي جاهل، معصيت‏کار و خطاکار بوده‏اند، با اين حال چگونه ممکن است که پيامبرصلي الله عليه وآله در اين حديث به‏طور مطلق تمسک به آنان را امر کرده باشد؟

 

>فهم علماي اهل سنت از عترت

 

فهم علماي اهل سنت از عترت

عده زيادي از اهل‏سنت مي‏گويند: پيامبرصلي الله عليه وآله قصدش از عترت، عموم نزديکانش از بني هاشم نبوده است و تنها اراده جماعتي خاص از آن‏ها را نموده است.

شيخ عبدالحقّ دهلوي مي‏گويد: «والعترة رهط الرجل واقرباؤه وعشيرته الادنون، وفسّره‏صلي الله عليه وآله بقوله: واهلي، للإشارة إلي انّ مراده هنا من العترة اخصّ عشيرته واقاربة...»؛[1]  «مقصود از عترت، اقوام و عشيره نزديک شخص است. رسول خداصلي الله عليه وآله عترت را به اهل بيت تفسير نمود، به جهت اشاره به اين نکته که مقصود به عترت اخصّ عشيره و اقارب ايشان است...».

علامه مناوي مي‏گويد: «و عترتي أهل بيتي تفصيل بعد اجمال بدلاً او بياناً، وهم اصحاب الکساء الذين اذهب اللَّه عنهم الرجس وطهّرهم تطهيراً»؛[2]  «و عترتي أهل بيتي، تفصيل بعد از اجمال است به عنوان بدل يا عطف بيان، و مقصود به آن اصحاب کسا است که خداوند رجس و پليدي را از آنان دور کرده و پاکشان نموده است».

حکيم ترمذي مي‏گويد: «ما ان اخذتم به لن تضلّوا، واقع علي الأئمة منهم السادة، لا علي غيرهم»؛[3]  «گفتار رسول خداصلي الله عليه وآله که فرمود: ما إن اخذتم به لن تضلّوا مربوط به امامان از اهل بيت است، نه غير آنان...».

ابوبکر علوي شافعي مي‏گويد: «علما مي‏گويند: کساني که به تمسک آنان از اهل بيت نبوي و عترت طاهره سفارش شده است، عالمان به کتاب خداوند عزّوجلّ‏اند؛ زيرا تنها به تمسک عالمان امر مي‏شود و آنان کساني‏اند که هرگز بينشان و کتاب خدا افتراق و جدايي حاصل نمي‏شود، تا در کنار حوض بر پيامبرصلي الله عليه وآله وارد شوند».[4] .

[1] اشعة اللمعات، ج 4، ص 681.

[2] فيض القدير، ج 3، ص 19.

[3] نوادر الأصول، ج 1، ص 259.

[4] رشفة الصادي، ص 72.