راويان حديث از صحابه

اين حديث شريف را تعدادي از صحابه نقل کرده‏اند؛ از قبيل:

1 - اميرالمؤمنين‏عليه السلام.

2 - امام حسن مجتبي‏عليه السلام.

3 - امام حسين‏عليه السلام.

4 - عبداللَّه بن عباس.

5 - جابر بن عبداللَّه انصاري.

6 - عبداللَّه بن مسعود.

7 - عبداللَّه بن عمر.

8 - حذيفة بن يمان.

9 - انس بن مالک.

10 - عمرو بن عاص.

زرندي در عنوان حديث مي‏نويسد: «فضيلت ديگري که اصحاب بر آن اعتراف کرده و از آن ابتهاج پيدا کرده‏اند...».[1] .

[1] نظم درر السمطين، ص 113.

 

راويان حديث از تابعين

عده‏اي از بزرگان تابعين حديث «مدينه علم» را نقل کرده‏اند؛ از قبيل:

1 - امام زين العابدين‏عليه السلام.

2 - امام باقرعليه السلام.

3 - اصبغ بن نباته حنظلي.

4 - جرير ضبّي.

5 - حارث بن عبداللَّه همداني.

6 - سعد بن طريف حنظلي.

7 - سعيد بن جبير.

8 - سلمة بن کهيل.

9 - سليمان بن مهران.

10 - عاصم بن حمزه سلولي.

11 - عبداللَّه بن عثمان بن خثيم.

12 - عبدالرحمن بن عثمان.

13 - عبدالرحمن بن عسيله مرادي.

14 - مجاهد بن جبر.

راويان حديث در قرن 03

در قرن سوم، نوزده نفر از علماي اهل سنت اين حديث را نقل کرده‏اند؛ از قبيل:

- حافظ يحيي بن معين بغدادي.[1] .

- احمد بن حنبل.[2] .

- ابوعيسي ترمذي.[3] .

[1] بنابر نقل مستدرک حاکم، ج 3، ص 138، ح 4637.

[2] فضائل علي‏عليه السلام، ص 138، ح 203.

[3] سنن ترمذي، ج 5، ص 596، ح 3723.

 

راويان حديث در قرن 04

در قرن چهارم، سي و يک نفر از علماي اهل سنت اين حديث را نقل کرده‏اند؛ از قبيل:

- ابوجعفر طبري.[1] .

- ابوالقاسم طبراني.[2] .

[1] تهذيب الآثار، ص 105، رقم 173 از مسند امام علي‏عليه السلام.

[2] المعجم الکبير، ج 11، ص 55، ح 11061.

راوايان حديث در قرن 05

در اين قرن، بيست و هشت نفر از علماي اهل سنت اين حديث را نقل کرده‏اند؛ از قبيل:

- حاکم نيشابوري.[1] .

- ابونعيم اصفهاني.[2] .

- ابوبکر بيهقي.[3] .

- خطيب بغدادي.[4] .

- ابن عبدالبرّ قرطبي.[5] .

- ابن مغازلي شافعي.[6] .

[1] المستدرک علي الصحيحين، ج 3، ص 137، ح 4637.

[2] معرفة الصحابة، ج 1، ص 308.

[3] بنابر نقل مقتل خوارزمي، ج 1، ص 43.

[4] تاريخ بغداد، ج 4، ص 348.

[5] الاستيعاب، قسم سوم، ص 1102، رقم 1855.

[6] مناقب علي بن ابي طالب‏عليه السلام، ص 80، ح 126-120.

 

راوايان حديث در قرن 06

در اين قرن بيست و دو نفر از علماي اهل سنت اين حديث را نقل کرده‏اند؛ از جمله:

- سمعاني مروزي.[1] .

- ابن عساکر دمشقي شافعي.[2] .

[1] الأنساب، ج 3، ص 475.

[2] مختصر تاريخ دمشق، ج 18، ص 17.

 

راويان حديث در قرن 07

در اين قرن هفده نفر از علماي اهل سنت اين حديث را نقل کرده‏اند؛ از قبيل:

- ابن اثير جزري محمد بن محمد.[1] .

- علي بن محمّد جزري.[2] .

- سبط بن الجوزي.[3] .

- گنجي شافعي.[4] .

- محبّ الدين طبري.[5] .

[1] جامع الأصول، ج 9، ص 473، ح 6489.

[2] اسد الغابة، ج 4، ص 100، رقم 3783.

[3] تذکرة الخواص، ص 48.

[4] کفاية الطالب، ص 223-220.

[5] الرياض النضرة، ج 3، ص 140.

 

راويان حديث در قرن 08

در قرن هشتم سيزده نفر از علماي اهل سنت حديث فوق را نقل کرده‏اند؛ مثل:

- حموئي.[1] .

- ابوالحجاج مزّي.[2] .

- ذهبي.[3] .

- زرندي.[4] .

- سيد علي بن شهاب الدين همداني.[5] .

[1] فرائد السمطين، ج 1، ص 98، ح 67، باب 18.

[2] تهذيب الکمال، ج 20، ص 485، رقم 4088.

[3] تذکرة الحفاظ، ج 4، ص 1231، رقم 1047.

[4] نظم درر السمطين، ص 113.

[5] المودة القربي، مودت هفتم.

 

راويان حديث در قرن 09

در قرن نهم چهارده نفر از علماي اهل سنت حديث فوق را نقل کرده‏اند؛ از قبيل:

- نورالدين هيثمي.[1] .

- محمد بن عيسي دميري.[2] .

- شهاب‏الدين عسقلاني.[3] .

- ابن صباغ مالکي.[4] .

- بدرالدين عيني.[5] .

[1] مجمع الزوائد، ج 9، ص 114.

[2] حياة الحيوان، ج 1، ص 79.

[3] لسان الميزان، ج 2، ص 155، رقم 2034.

[4] الفصول المهمة، ص 36.

[5] عمدة القاري في شرح صحيح البخاري، ج 16، ص 215.

 

راويان حديث در قرن 10

در قرن دهم، بيست و چهار نفر از علماي اهل سنت اين حديث را نقل کرده‏اند؛ از قبيل:

- جلال الدين سيوطي.[1] .

- سمهودي.[2] .

- احمد بن محمد قسطلاني شافعي.[3] .

- ابن حجر هيتمي.[4] .

- متقي هندي.[5] .

[1] جامع الصغير، ج 1، ص 415، ح 2705.

[2] جواهر العقدين، ص 303.

[3] المواهب اللدنية، ج 2، ص 20.

[4] الصواعق المحرقة، ص 122.

[5] کنز العمال، ج 11، ص 416، ح 32978.

 

راويان حديث در قرن 11

در اين قرن بيست نفر از علماي اهل سنت اين حديث را نقل کرده‏اند؛ از قبيل:

- مناوي.[1] .

- ابن کثير مکّي شافعي.[2] .

[1] فيض القدير،ج 3، ص 46؛ التيسير، ج 1، ص 377.

[2] وسيلة المآل في عدّ مناقب الآل، ص 123، باب 4.

 

راويان حديث در قرن 12

در اين قرن، پانزده نفر از علماي اهل سنت اين حديث را نقل کرده‏اند؛ از قبيل:

- زرقاني مالکي.[1] .

[1] شرح المواهب اللدنية، ج 3، ص 143.

 

راويان حديث در قرن 13

در اين قرن بيست و دو نفر از علماي اهل سنت اين حديث را نقل کرده‏اند؛ از قبيل:

- محمّد بن علي صبّان.[1] .

- آلوسي.[2] .

[1] اسعاف الراغبين در حاشيه نور الابصار، ص 156.

[2] روح المعاني، ذيل آيه «و الذاريات ذرواً».

 

راويان حديث در قرن 14

در اين قرن چهارده نفر از علماي اهل سنت اين حديث را نقل کرده‏اند؛ از قبيل:

- زيني دحلان شافعي.[1] .

[1] الفتوحات الاسلامية، ج 2، ص 337.