تکذيب متن حديث

ابن تيميه مي‏گويد: «کذب از متن اين حديث معلوم است!؛ زيرا پيامبر اگر شهر علم است و براي آن يک دروازه است و تنها يک نفر از او علم را تبليغ کند، امر اسلام فاسد خواهد شد. و لذا مسلمانان اتفاق دارند بر اين‏که نمي‏شود کسي که از او علم منتشر مي‏شود تنها يک مبلّغ داشته باشد بلکه واجب است که مبلّغان اهل تواتر باشند تا براي افراد غايب علم حاصل شود؛ زيرا خبر واحد مفيد علم نيست مگر با قراين، و قراين نيز يا منتفي و يا از بيشتر مردم مخفي است، و با اين وضع براي مردم علم به قرآن و سنت‏هاي متواتر حاصل نخواهد شد».[1] .

پاسخ:

اوّلاً: ممکن است که همين اشکال را کفار نسبت به اسلام و ساير اديان داشته باشند به اين نحو که هر گاه در هر زمان مبلّغ از ناحيه خداوند يک نفر است، باعث مي‏شود که امر دين و شرايع فاسد شده و باطل گردد؛ زيرا تبليغ از ناحيه خداوند بايد به واسطه جماعت بسياري از انبيا باشد تا خبرشان به حدّ تواتر برسد.

ثانياً: پيامبر به تنهايي براي ابلاغ از جانب خداوند کافي است و به جهت ثبوت حقانيت او احتياج به مشارکت با ديگري در اين امر ندارد. همچنين است در مورد ابلاغ از پيامبرصلي الله عليه وآله به توسط وجود امام اميرالمؤمنين‏عليه السلام، و لذا احتياج به کسي که شريک او در ابلاغ باشد نيست؛ زيرا ما قطع به حقانيت او در مورد اخباري که از پيامبر نقل مي‏کند داريم.

ثالثاً: چه کسي گفته که مبلّغ از ناحيه پيامبرصلي الله عليه وآله بايد افراد کثيري باشند که خبرشان مفيد علم از راه تواتر باشد؟ بلکه علماي علم اصول فقه و علم الحديث از اهل سنت همگي عمل به خبر واحد را واجب مي‏دانند و تنها برخي که قولشان شاذّ است مخالف اين نظرند.

رابعاً: در مورد کسي که از جانب پيامبرصلي الله عليه وآله به جهت تبليغ از ناحيه او براي امت منصوب است، احتياج به نصّ يا دليل است که حقانيت او را به اثبات رساند، و با وجود نصّ يا دليل، احتياج به قراين نيست تا اين‏که گفته شود که اين قراين يا منتفي است و يا اين‏که از اکثر مردم مخفي است، بلکه خبر اين شخص به سبب وجود نصّ بر او مفيد علم است. اين معنا در مورد امام علي‏عليه السلام ثابت است.

[1] منهاج السنة، ج 4، ص 138.