اشکال در عصمت امام علي
اشکال در عصمت امام علي
ابن تيميه همچنين ميگويد: «و اگر بگوييد: اين يک نفر معصومي است که علم به خبر او حاصل ميشود. در جواب ميگوييم: در مرتبه اول بايد علم به عصمت او حاصل کنيم، و عصمت او به مجرد خبر خودش ثابت نميشود؛ زيرا موجب دور است. و به اجماع نيز ثابت نميشود؛ زيرا اجماعي در مورد عصمت او وجود ندارد. و نزد اماميه هنگامي اجماع حجت است که در ميان آنها امام معصوم باشد. در اين صورت بازگشت سخن به اثبات عصمت او به مجرد ادعاي خود اوست. در نتيجه اگر عصمت او به حق است بايد از راه ديگري غير از خبر او به اثبات رسد، و اگر براي شهر علم راهي به جز علي نباشد عصمت او و ساير امور دين به اثبات نخواهد رسيد».[1] .
پاسخ:
اوّلاً: از خود حديث «مدينه علم» استفاده عصمت امام عليعليه السلام شده است. و اين حديث از طرق ديگر غير از طريق امام عليعليه السلام نيز نقل شده است.
ثانياً: عصمت امام عليعليه السلام را ميتوان از آيات همچون آيه تطهير و روايات ديگر همچون حديث ثقلين نيز به اثبات رسانيد.
ثالثاً: مقصود از «مدينه علم» که امام عليعليه السلام دروازه آن است، علم دين و معارف الهي است. پيامبرصلي الله عليه وآله در مرتبه سابق به اصحاب خود گوشزد کرده که خودش شهر علم و امام عليعليه السلام دروازه آن است و هر کس ميخواهد به معارف الهي به طور عموم برسد بايد از راه امام عليعليه السلام وارد شود. اين خبر را مردم شنيدند و براي ديگران به طور تواتر نقل کردند. پس بايد در مسائل ديني براي رسيدن به سنت واقعي پيامبرصلي الله عليه وآله به امام عليعليه السلام رجوع کرد.
رابعاً: ميتوان عصمت امام عليعليه السلام را به خبر خودش به اثبات رسانيد؛ زيرا اين خبر او مجرد از قرينه نبوده بلکه مقرون به معجزات آشکار و متواتري بوده که موجب علم به عصمت او شده است، و لذا به اين جهت دور نخواهد بود.
خامساً: گرچه نزد اماميه، اجماع به اعتبار دخول معصوم حجت است، ولي يکي از افراد مجمعين شخص رسول خداصلي الله عليه وآله در مورد عصمت حضرت عليعليه السلام هست و در عصمت رسول اکرمصلي الله عليه وآله هيچ کس شک ندارد. و نيز در ميان مجمعين امام حسن و امام حسينعليهما السلام نيز هست، که عصمت اين دو به دلايل قطعي ديگر غير از اجماع به اثبات رسيده است و نيز از جمله مجمعين ساير ائمه اهل بيتعليهم السلام هستند که عصمت آنها با ادله قطعي به اثبات رسيده است.
[1] منهاج السنة، ج 4، ص 138.