سیمای کلی دوران ظهور(2)
پس از آن سفيانى بعد از شكست از ايرانيان و يمنى ها در عراق ، و شكستى كه در حجاز به دست حضرت مهدى (ع ) به واسطه معجزه فرو رفتن در زمين نصيب او مى گردد، عقب نشينى مى كند و جهت روياروئى با پيشروى امام (ع ) كه با سپاه خويش راهى دمشق و قدس مى باشد، به جمع آورى و بازسازى نيروهاى خود در داخل كشور شام مى پردازد.
روايات اين نبرد را حماسه اى بزرگ دانسته كه از عكا تا صور و انطاكيه در ساحل دريا، و در داخل منطقه ، از دمشق تا طبريه و قدس امتداد مى يابد.
در اين گيرودار خشم خداوند بر سفيانى و همدستان يهودى و رومى (غربى ) وى فرود آمده و پس از شكستى سخت و كوبنده ، سفيانى به اسارت در آمده و كشته مى شود، آنگاه حضرت مهدى (ع ) به همراهى مسلمانان وارد قدس مى گردد.
هم چنانكه روايات نهضت ديگرى را كه زمينه ساز حكومت آن حضرت بوده و در يمن پديد مى آيد، ياد نموده و رهبر آن نهضت ((يمنى )) را ستوده و يارى نمودن وى را بر مسلمانها واجب مى شمارد:
در بين پرچمها هيچ پرچمى از درفش يمنى هدايت كننده تر نيست پس از خروج يمنى فروش سلاح به مردم حرام است و چون خروج كند و به يارى او بشتاب زيرا كه درفش او درفش هدايت است . جايز نيست هيچ مسلمانى از آن سرپيچى نمايد كه اگر چنين كند اهل آتش خواهد بود، چرا كه يمنى مردم را به حق و راه راست فرا مى خواند.
چنانكه روايات ، از ورود نيروهاى يمنى به عراق جهت يارى ايرانيان در برابر نيروهاى سفيانى خبر مى دهد و ظاهرا وى و سپاهيانش در يارى نمودن حضرت مهدى (ع ) در حجاز نقش مهمى را ايفا مى كنند.
هم چنين از نهضت مردى مصرى قبل از خروج يمانى و سفيانى به ميان آمده و جنبشى ديگر را به فرمانده ارتش مصر، و حركتى را به قبطيان اطراف مصر نسبت مى دهد. آنگاه ورود نيروهاى غربى يا مغربى را به مصر، و به دنبال آن خروج سفيانى را در كشور شام خاطرنشان مى سازد.
و نيز از روايات چنين بر مى آيد كه حضرت مهدى (ع ) براى مصر موقعيت تبليغى خاصى در سطح جهان قرار مى دهد و آنجا را به عنوان منبر سخنرانى خويش انتخاب مى فرمايد و سپس كيفيت ورود آن حضرت و يارانشان را به مصريان مى نمايد:
آنگاه آنان (مهدى (ع ) و يارانشان ) وارد مصر شده و حضرت بر فراز منبر آن قرار مى گيرد و با مردم سخن مى گويد: زمين بر اثر عدل و داد رونق و نشاط تازه اى به خود گرفته ، و آسمان باران رحمت خود را فرو مى بارد، درختان بارور شده و زمين گياهان خود را مى روياند و زينت بخش ساكنان خود مى گردد، حيوانات وحشى به گونه اى در آرامش و امنيت بسر مى بردند كه همچون حيوانات اهلى مى توانند در همه جا آسوده بچرند. دانش در دل مؤ منان آن چنان جاى گزين مى شود كه هيچ مؤ منى از لحاظ علمى به برادر دينى اش نياز پيدا نمى كند. آن روز، مصداق اين آيه شريفه ((يغنى الله كلا من سعته )) (خداوند همگان را از غناى بى كران خويش توانگر مى سازد) آشكار مى گردد.
اما در مورد كشورهاى اسلامى مغرب ، بنا به گفته روايات ، نيروهايى از آنجا وارد سرزمين شام و چه بسا مصر گرديده ، و برخى از آنها داخل عراق مى شوند.... و ماءموريتهاى آنان همچون ماءموريت نيروهاى بازدارنده عرب و يا بين المللى است كه به نفع اسلام و مسلمانان نخواهد بود. اين نيروها در شام با نيروهاى ايرانى و زميه سازان دولت حضرت مهدى (ع ) روياروى شده و با يكديگر به زد و خورد مى پردازند. پس از آن به سوى اردن عقب نشينى نموده ، و باقيمانده آن بعد از خروج سفيانى عقب نشسته و يا به او مى پيوندند. و سپس به كمك دولت مصر كه با قيام مردم خود روبرو شده ، و يا به يارى نيروهاى غربى كه اندكى قبل از خروج و حركت سفيانى در شام وارد سرزمين مصر شده اند مى شتابند.
روايت مربوط به عصر و زمان ظهور حضرت (ع ) خاطرنشان مى سازد كه يهوديان در آخرالزمان در روى زمين ايجاد فساد و فتنه نموده و گرفتار تكبرورزى و خود بزرگ بينى مى گردند. آنگونه كه خداوند در قرآن آنان را وصف نموده ، اين خوى برترى جوئى به دست پرچمدارانى كه از خراسان خروج مى نمايند نابود مى گردد.
چرا كه هيچ چيز نمى تواند آنان را از تصميم خود برگرداند تا آنكه درفش هاى خود را در قدس به اهتزاز در آورند.
و ايرانيان قومى هستند كه به زودى خداوند متعال آنان را عليه يهوديان برخواهد انگيخت .
ما بندگان نيرومندى از خود را عليه شما بر مى شورانيم
روايات ، هلاكت موعود يهوديان را كه در يك وهله و يا چندين وهله پيش از ظهور حضرت (ع ) و بعد از آن اتفاق مى افتد، مشخص ننموده ، اما آخرين مرحله آن را وصف مى نمايد كه به دست تواناى حضرت مهدى (ع ) و سپاهيان وى كه بيشتر آنها ايرانى هستند به هلاكت مى رسند.
و اين رويداد به صورت كارزارى بزرگ است كه در آن عثمانى سفيانى حاكم سرزمين شام در كنار يهوديان و روميها و در خط مقدم دفاعى آنان قرار داد.
بنا به نقل روايات ، امام مهدى (ع ) نسخه هاى اصلى تورات را از درون غارى در انطاكيه و كوهى در فلسطين و از درياچه طبريه بيرون آورده و با استناد به آن يهوديان را محكوم نموده و نشانه و علامتها و معجزات را براى آنان آشكار مى سازد.
برخى از يهوديان كه بعد از نبرد آزادى قدس جان سالم بدر برده اند تسليم آن بزرگوار شده و كسانى كه تسليم نمى شوند از كشورهاى عربى اخراج مى گردند.
آنطور كه از روايات استفاده مى شود، اندكى قبل از ظهور حضرت ، جنگى جهانى بين روميان و تركان يعنى غربيها و روسيه رخ مى دهد كه سبب آغاز آن از ناحيه مشرق است و از پاره اى ديگر از روايات چنين برمى آيد كه جنگ مزبور به صورت جنگهاى منطقه اى خواهد بود.
در سال ظهور آن حضرت (ع ) جنگهاى زيادى در روى زمين به وقوع مى پيوندند كه خسارتهاى آن متوجه آمريكا و اروپا مى گردد.
(( آتش جنگ در مغرب زمين همچون شعله ور شدن آتش هيزم بسيار برافروخته مى گردد، بين مردم شرق و غرب و حتى مسلمانان ايجاد اختلاف مى شود، و مردم در اثر هراس و وحشتى كه دارند با رنج و گرفتارى سختى روبرو خواهند شد))
هم چنين روايات خبر مى دهد كه زيانهاى جانى و تلفات اين جنگ بعلاوه بيمارى طاعون كه پيش از جنگ و پس از آن شيوع پيدا مى كند، به دو سوم ساكنان زمين مى رسد، و اين خسارتها به مسلمانان وارد نمى گردد مگر به صورت غير مستقيم .
((اين حادثه رخ نمى دهد مگر اينكه دو سوم مردم جهان از بين مى روند، پرسيدم : وقتى دو سوم مردم از بين بروند چه كسى باقى خواهد ماند؟ فرمود: آيا شما نمى خواهيد جزء يك سوم باقى مانده باشيد؟))
پاره اى روايات ، اشاره دارد به اينكه اين نبرد در چند مرحله انجام مى پذيرد، و آخرين مرحله آن بعد از ظهور حضرت مهدى (ع ) و آزاد سازى حجاز توسط آن بزرگوار و ورود او به عراق خواهد بود.
البته آزاد نمودن حجاز مربوط به نابسامانى و خلاء سياسى و بحران حكومت در آن جاست كه مشروح آن در هفته های بعدى خواهد آمد.