اوصاف دوازده امام
اوصاف دوازده امام
اشاره شد که به قرينه حديث ثقلين و حديث غدير که در حجّة الوداع از پيامبر صادر شده است، ميتوانيم پي به مصداق احاديث دوازده خليفه ببريم، به اينکه آنان کساني غير از اهل بيت عصمت و طهارت نيستند. اين معنا را با تأمّل و دقّت در مفهوم خود روايات دوازده خليفه نيز ميتوانيم به دست آوريم؛ زيرا در اين روايات مضاميني؛ از قبيل: «کلّهم من قريش»، «خليفه»، «بقاء الاسلام عزيزاً بهم»، «قيام الدين بهم»، «قيّمون علي الأمّة»، «خذلان البعض لهم» و «تعريضهم للمعاداة» و... وجود دارد که هر يک از آنها به تنهايي ميتواند مبيّن مصداق حقيقي دوازده امام که همان دوازده نفر از ذريه پيامبر معصوماند باشد. اينک به بيان هر يک از اين صفات ميپردازيم:
>کلهم من قريش
>خليفه
>بقاء الاسلام عزيزا بهم
>قيام الدين بهم
>لا يضرهم من خذلهم
کلهم من قريش
اين جمله تصريح دارد به اينکه تمام دوازده نفر از طايفه قريشند. و لذا تمام مذاهب کلامي اسلامي بر اين اتفاق دارند که شرط است امام از قبيله قريش باشد. و از آن جهت که اين دوازده نفر پياپي بعد از رسول خداصلي الله عليه وآله ميآيند؛ همانگونه که ظاهر روايات به قرينه کلمه «بعدي» است، لذا نميتوان بر امامي غير از ائمه از اهل بيت حمل نمود.
خليفه
در برخي از روايات اشاره به پياپي آمدن دوازده خليفه بعد از رسول خداصلي الله عليه وآله دارد، خليفه از ماده خلف به معناي جانشين است، هر کس نميتواند جانشين رسول خدا باشد، کسي چنين است که همانند او از مقام عصمت برخوردار است، و آنان کساني غير از دوازده معصوم از اهل بيت رسول خداصلي الله عليه وآله نيستند. خليفه واقعي کسي است که همانند رسول خداصلي الله عليه وآله بر امّت ولايت داشته و هدايتگر آنان به راه مستقيم و متن واقع باشد؛ خواه در ظاهر و بالفعل زمام امور مسلمين به او واگذار شده باشد يا چنين نباشد.
بقاء الاسلام عزيزا بهم
در برخي از روايات به اين نکته اشاره شده که اسلام به وجود اين دوازده نفر بقاي با عزت دارد؛ يعني آنان هستند که موجب عزّت و سربلندي اسلام خواهند بود؛ زيرا با عمل کردن به دستورات آن و تبيين صحيح و درست از آن، همه را به سوي اسلام ناب سوق داده و سبب خوشبيني مردم نسبت به آن گشتهاند، نه آن خلفايي که نه تنها عامل به دستورات اصيل اسلام نبودهاند، بلکه مردم را نيز به منکر و کفر و زندقه دعوت کردهاند.
قيام الدين بهم
اين جمله به اين نکته اشاره دارد که اين دوازده نفر در موقفي قرار دارند که دين به وجود آنها قيام دارد، اگر آنها نبودند از دين خبري نبود. نيز همانگونه که اسلام و دين تا روز قيامت باقي است آنها هم باقي بوده و پرچمدار دين تا روز قيامتاند، اين افراد کساني غير از دوازده نفر از ذريه معصوم رسول خدا نيستند که اوّل آنها علي بن ابي طالبعليه السلام و آخر آنان حضرت مهديعليه السلام است.
اين تعبير نيز دلالت دارد بر اينکه اين دوازده نفر بايد داراي بلندترين درجه از علم دين و عمل بر وفق آن را داشته باشند تا صلاحيّت حفظ دين و هدايت مردم را داشته باشند.
لا يضرهم من خذلهم
در برخي از روايات چنين آمده: «کساني که در صدد خواري آنان برآيند نميتوانند هيچ گونه ضرري را به آنان وارد کنند». و نيز از برخي روايات ديگر استفاده ميشود که آنها با انواع و اقسام دشمنيها روبهرو خواهند شد، و به هر نحو ممکن گروهي در صدد مقابله و مبارزه با آنها برخواهند آمد تا نورشان را که همان نور حق است خاموش کنند. ولي هرگز نميتوانند کوچکترين ضرري را به آنها برسانند. هرگز نميتوانند از اهداف اساسي و مهمّ آنها در حفظ دين و نگهداري اسلام ناب جلوگيري کنند.
با ملاحظه اين موارد و صفات ديگر که در روايات آمده پي خواهيم برد به اينکه تنها مصداق اين گونه احاديث همان دوازده امام معصوم از ذريه رسول خدايند؛ زيرا آنان بودند که اين صفات به تمامه در وجودشان منطبق گشته بود. آنان خليفه واقعي پيامبر و کساني بودند که پرچمدار اسلام ناب در طول عمر خود بودند، که دشمنان با تمام معارضات و مبارزات بر ضدّ آنها هرگز نتوانستند نور آنها را خاموش کنند.
آنان کساني بودند که در عصر خود همه نوع اذيت و آزار را از حاکمان مشاهده کردند و با وضع فجيع عدهاي به زندان رفته و برخي مسموم شده و برخي نيز با فجيعترين وضع به شهادت رسيدند، ولي هرگز دست از تبيين حقّ و اسلام ناب برنداشته و در عين حال از عزّت و عظمتشان ذرهاي کاسته نگشت، بلکه روز به روز بر محبتشان در قلوب مسلمين واقعي افزوده گشت.
آنان کسانياند که از بعد وفات رسول خداصلي الله عليه وآله تا کنون باقي بوده و با ادامه حيات و طول عمر امام دوازدهم، اين خطّ خلافت و امامت تاکنون ادامه يافته و تا روز قيامت نيز باقي خواهد بود، گرچه به جهاتي در پشت ابر و پرده غيبت به سر ميبرد.
اين مطلب تأييد ميشود به اينکه جماعتي از علماي اهل سنت؛ همانند عبد المحسن بن حمد العبّاد، «مهدي موعود» را خليفه دوازدهم از خلفايي قرار دادهاند که پيامبرصلي الله عليه وآله در اين روايات به آنها اشاره کرده است.[1] .
[1] عقيدة اهل السنة و الأثر في المهدي المنتظر.