بر هم زدن جلسه
بر هم زدن جلسه
همانگونه که در روايات مشاهده نموديم، بعد از آنکه پيامبرصلي الله عليه وآله به امامان و خلفاي بعد از خود اشارهاي کردند گروهي جلسه را بر هم زده و سخنان پيامبر را نامفهوم گذاشتند و به تعبير جابر بن سمره سوائي: من نفهميدم که پيامبر چه گفت، چرا چنين کردند، چرا برخي سر و صدا کردند؟ چرا برخي تکبير گفتند؟ چرا برخي ضجّه زدند و برخي بلند شدند و نشستند؟
با اندک تأملي در جوانب قضيه پي به اصل ماجرا و هدف آنان از اين کار ميبريم، گروهي از قريش که از قبل براي به انحراف کشاندن خلافت به نفع خود نقشهها داشتند در صدد بودند که نگذارند مطلبي از پيامبر در اين باره به ميان آيد تا همه برنامههاي آنها بر هم بريزد. آنان ميدانستند که پايان عمر پيامبر نزديک است و اين آخرين حجّ پيامبرصلي الله عليه وآله به نام حجّةالوداع است، آنان احتمال زياد ميدادند که پيامبر در ملأ عام سخن از جانشيني خود بگويد، لذا در مجلس پيامبر در دستههاي مختلف مترصّد بودند تا نگذارند پيامبر به هدف عالي خود برسد، و آنها را از خلافت محروم کند، و لذا تا سخن پيامبر را که مربوط به امارت و خلافت و امامت بعد از خود است را شنيدند هر گروهي با طرفند خاصي جلسه را بر هم زدند تا کسي نفهمد که پيامبر چه فرمود. لذاست که جابر بن سمره ميگويد: از پدرم که نزديک بود سؤال کردم که پيامبر بعد از ذکر دوازده خليفه چه فرمود؟ او گفت که پيامبر فرمود: «همه آنها از قريشند». و بنابر نقل قندوزي حنفي، پيامبر فرمود: «همه آنها از بني هاشماند». ولي خوشبختانه عمل پيامبر که علي را با دست در روز غدير خم بلند کرد، نقشه آنها را نقش بر آب کرد.