حکمت ابلاغ ولايت خارج از مکه
حکمت ابلاغ ولايت خارج از مکه
برخي ميگويند: چرا پيامبر اکرمصلي الله عليه وآله موضوع ولايت حضرت عليعليه السلام را در مکه که همه مسلمانان در آنجا جمع بودهاند ابلاغ نکرد؟ و صبر نمود تا اعمال حج تمام شود و بعد از متفرّق شدن برخي از حاجيان بعد از خروج از مکه و طي مسافتي زياد به طرف مدينه در بياباني به نام غدير خم موضوع ولايت و جانشيني حضرت عليعليه السلام را ابلاغ نمود.
پاسخ:
همانگونه که به طور تفصيل و مشروح در بحث از احاديث دوازده خليفه اشاره کرديم و آنگونه که از احاديث معتبر اهل سنت استفاده ميشود، پيامبر اکرمصلي الله عليه وآله قصد داشت که در سرزمين عرفات در آن اجتماع عظيم به موضوع ولايت و خلافت امامان بعد از خود و از آن جمله امام عليعليه السلام اشاره کند، در آن خطبهاي که تمام مصادر حديثي فريقين به آن اشاره کردهاند.
جابر بن سمره ميگويد: پيامبرصلي الله عليه وآله مشغول ايراد خطبه در بين جمعيت بود، چون سخن او به اينجا رسيد که فرمود: «لن يزال هذا الأمر عزيزاً ظاهراً حتي يملک اثنا عشر، کلّهم»؛ «هميشه اين امر - خلافت - نفوذناپذير و غالب است تا اينکه دوازده نفر حاکم شوند.» جابر ميگويد: «ثمّ لغظ الناس و تکلّموا فلمافهم قوله بعد (کلّهم). فقلت لأبي: يا ابتاه! ما بعد کلّهم؟ قال: کلّهم من قريش»؛[1] «همه آنها در اين هنگام سر و صدا کرده و هياهو نمودند، لذا نفهميدم که بعد از کلمه "کلّهم" حضرت چه فرمود: از پدرم پرسيدم که پيامبرصلي الله عليه وآله چه فرمود؟ گفت: فرمود: همه آنان از قريشاند.»
از اين روايت و روايات ديگر استفاده ميشود که چون عدهاي از مخالفان نميخواستند بنيهاشم و در رأس آنها حضرت عليعليه السلام خلافت بعد از رسول خداصلي الله عليه وآله را به عهده گيرند، لذا چون سخن پيامبرصلي الله عليه وآله به اينجا رسيد و فهميدند که پيامبرصلي الله عليه وآله قصد دارد تا اوصياي بعد از خودش را معرفي کند، بدين جهت در صدد برآمدند تا از هر طريق ممکن جلسه را بر هم زنند و در اين امر نيز به نظر خودشان موفق شدند، و نگذاشتند که پيامبر اکرمصلي الله عليه وآله به اهداف خود نايل گردد.
بعد از آن موقع پيامبر اکرمصلي الله عليه وآله به دنبال فرصت مناسبي بود تا اين مسأله را به طور آشکار بر مردم ابلاغ نمايد. و از طرفي خوف داشت با اصرار و تأکيد بر آن دين و آيينش مورد تعرض قرار گرفته و با ايجاد اختلاف و تشتت و درگيري دشمنان خارجي از آن سوء استفاده کنند تا اينکه آيه تبليغ بر پيامبرصلي الله عليه وآله نازل شد و پيامبرصلي الله عليه وآله را تهديد کرد که اگر اين امر مهم را به مردم ابلاغ نکني گويا که اصل رسالتت را ابلاغ ننمودهاي. لذا پيامبرصلي الله عليه وآله مردم را در وسط بيابان گرم و سوزان نگه داشت به موضوع ولايت امام عليعليه السلام را بر مردم ابلاغ کند. و براي اينکه مخالفان، جلسه را همانند سرزمين عرفات بر هم نزنند و سخنراني او را قطع نکنند لذا دستور داد تا هودجهايي را آورده و بر روي آن رفت و امام عليعليه السلام را نيز بر روي آن بالا برد و دست حضرت را بلند کرد تا اگر باز نيز قصد بر هم زدن جلسه را داشتند و نگذاشتند سخن پيامبرصلي الله عليه وآله به مردم برسد عمل پيامبرصلي الله عليه وآله گوياي مطلب باشد.
[1] مسند احمد، ج 5، ص 99.