ضعف سند

ابن تيميه در سند روايت طبري مناقشه کرده، مي‏گويد: در سند آن ابومريم کوفي است که اجماع بر ترک او است. و احمد او را غير ثقه و ابن المديني او را متّهم به جعل حديث کرده است.

و نيز در سند ابن ابي حاتم به جهت وجود عبداللَّه بن عبدالقدوس در آن مناقشه کرده و گفته: دارقطني او را تضعيف کرده و نسائي او را غير ثقه معرفي کرده است. و ابن معين مي‏گويد: او چيزي به حساب نمي‏آيد، او رافضي خبيثي است.[1] .

پاسخ:

1 - قبلاً اشاره کرديم که عده‏اي از علماي اهل سنت، حديث «دار» را توثيق کرده و برخي نيز آن را از مسلمات تاريخي دانسته‏اند.

2 - تضعيف اين گونه روايات همانند ديگران به جهت وجود اشخاصي است که متّصف به تشيع‏اند، با آن‏که خودشان تصريح به صداقت آن‏ها دارند. و مي‏دانيم که تضعيف‏هايي که جنبه مذهبي دارد بي‏اعتبار است.

3 - در مورد ابومريم، برخي از رجاليين اهل سنت او را مورد مدح قرا داده‏اند، که از آن جمله ابن عقده است. او مدح ابومريم را از حدّ گذرانده است.[2]  و شعبه او را ستايش نموده است.[3] .

ذهبي درباره او مي‏گويد: «او داراي اعتنا به علم و رجال بوده است».[4] .

خوشبختانه خودشان تصريح به سبب تضعيف ابومريم کرده‏اند، که به جهت تشيع او بوده است. در حالي که ابن حجر و ديگران تصريح دارند بر اين‏که تشيع راوي به وثاقت و صدق او و در نتيجه صحّت روايت او ضرري وارد نمي‏کند.[5]  شاهد اين مطلب اين است که صاحبان صحاح، حتّي بخاري و مسلم از ده‏ها نفر از شيعيان روايت نقل کرده‏اند.

4 - احمد بن حنبل قضيه «دار» را با سند صحيح نقل کرده که در آن ابومريم وجود ندارد.[6]  و بر فرض ضعف برخي از اسناد، از آنجا که حديث «دار» مستفيض است برخي از سندها مي‏تواند برخي ديگر را تقويت کند، و لذا ضعف برخي از رجال حديث در بعضي از سندها مضرّ به حديث نيست.

5 - در مورد عبداللَّه بن عبدالقدوس نيز برخي از رجاليين او را توثيق نموده‏اند که از آن جمله ابن حجر در «تقريب التهذيب» است که او را «صدوق» معرفي کرده است و نيز در «تهذيب التهذيب» از محمّد بن عيسي نقل کرده که او ثقه است. و نيز ابن حبان او را در زمره ثقات به حساب آورده است. و او از رجال ترمذي است. و مي‏دانيم که مدح اين دسته مقدم بر جرح ديگران است؛ زيرا جرح ديگران جنبه مذهبي دارد، به جهت اين‏که او در ظاهر شيعه بوده است. و لذا ابن عدي مي‏گويد: عموم رواياتش در فضايل اهل بيت‏عليهم السلام است. آيا مي‏توان کسي که فضايل اهل بيت را نقل کرده به مجرد اين عمل نيکو او را تضعيف نمود؟

[1] منهاج السنة، ج 4، ص 83-81.

[2] لسان الميزان، ج 4، ص 43.

[3] همان.

[4] ميزان الاعتدال، ج 2، ص 641.

[5] ر.ک: مقدمه فتح الباري.

[6] مسند احمد، ج 1، ص 111.