بررسی روایات و نقد احادیث مخالف پیرامون آیه صادقین
بررسي روايات
با مراجعه به متون روايي پي خواهيم برد که روايات نيز «صادقين» در آيه مورد بحث را بر اهل بيت عصمت و طهارتعليهم السلام تفسير و تطبيق کردهاند:
1 - حاکم حسکاني به سند خود از عبداللَّه بن عمر در تفسير آيه مورد نظر نقل کرده که گفت: (اتَّقُوا اللَّهَ) خداوند تمام اصحاب محمّد را امر کرده که از خدا بترسند. آنگاه به آنان فرمود: (وَکُونُوا مَعَ الصّادِقِينَ) يعني محمّد و اهل بيتش. [1] .
2 - بريد بن معاويه عجليميگويد: از امامباقرعليه السلام درباره قولخداوند - عزّ وجلّ - (اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصّادِقِينَ) سؤال کردم؟ فرمود: «تنها ما را قصد کرده است.» [2] .
3 - امام عليعليه السلام در مناظرهاي فرمود: «شما را به خدا سوگند ميدهم آيا ميدانيد هنگامي که خداوند آيه (يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصّادِقِينَ) را نازل فرمود؟ رسول خداصلي الله عليه وآله (در آن هنگام) عرض کرد: اين آيه عمومي است يا اختصاص به افرادي خاص دارد؟ پيامبرصلي الله عليه وآله فرمود: امّا مؤمنين، مراد عموم آنان است که به آن (تقوا و همراهي با صادقين) امر شدهاند. و امّا «صادقين» مراد از آنها خصوص علي و اوصياي بعد از من تا روز قيامتند.» [3] .
4 - سبط بن جوزي حنفي ميگويد: «علماي تفسير گفتهاند: معناي آيه آن است که شما با علي و اهل بيتش باشيد.» [4] .
[1] شواهد التنزيل، ج 1، ص 341.
[2] اصول کافي، ج 1، ص 208.
[3] فرائد المسطين، ج 1، ص 312؛ کمال الدين، ص 264؛ بحارالانوار، ج 33، ص 149.
[4] تذکرة الخواص، ص 16.
نقد احاديث مخالف
در برخي از احاديث اهل سنّت «صادقين» به ابوبکر و عمر تفسير شده است.
ابن عساکر از ضحاک روايت کرده که مقصود از همراهي با «صادقين»، همراهي با ابو بکر و عمر است.
[1] .
پاسخ:
اوّلاً: در سند برخي از اين روايات جويبر بن سعيد ازدي واقع است که ابن حجر در «تهذيب التهذيب» از افراد بسياري از ائمه رجال؛ مانند ابن معين و ابي داوود و ابن عدي و نسائي، تضعيف او را نقل کرده است.
و در سند ديگري اسحاق بن بشر کاهلي واقع است که ذهبي به نقل از ابن ابي شيبه و موسي بن هارون و ابو زرعه و دارقطني، او را دروغگو و جعل کننده حديث معرفي کرده است. [2] .
ثانياً: در بحث از دلالت حديث دانستيم که مقصود از «صادقين» در آيه، افراد معصومند، و با مراجعه به سيره اين دو نفر؛ يعني ابوبکر و عمر پي خواهيم برد که آن دو نه تنها معصوم نبودهاند بلکه از پايينترين مرحله عدالت نيز بهرهاي نداشتند.
[1] تاريخ مدينة دمشق، ج 3، ص 310.
[2] ميزان الاعتدال، ج 1، ص 186.