پاسخ به شبهات آیه هدایت
پاسخ به شبهات
بعد از بررسي احاديث به پاسخگويي شبهاتي ميپردازيم که از سوي اهل سنّت نسبت به اين احاديث وارد شده است:
>ضعف سند
>امام علي يکي از هاديان
>امام علي و اصحاب
>پيامبر، هادي امت
>هدايت مردم به غير امام علي
ضعف سند
ابوالفرج ابن جوزي بعد از نقل حديث مورد نظر از ابن عباس ميگويد: «اين از موضوعات و مجعولات رافضه است.» [1] .
ذهبي نيز بر روايت حاکم نيشابوري تعليقه زده و آن را دروغ دانسته و واضع آن را تقبيح کرده است. [2] .
ابن کثير نيز ميگويد: «در اين حديث مطالب منکر وجود دارد.» [3] .
پاسخ: اوّلاً: ابو الفرج ابن جوزي کسي است که علماي اهل سنّت به تضعيفات او توجهي ندارند، مگر آنکه به دليل قطعي ضعف راوي ثابت شود. و به همين جهت است که ابوحيان جرأت نکرده که حکم به ضعف حديث کند و تنها به تشکيک در صحت آن اکتفا کرده است.
ثانياً: قول به کذب يا جعل، ادعايي بيش نيست، و به مجرد ادعا نميتوان مطلبي را ثابت کرد.
ثالثاً: در اين حديث چه امر منکري وجود دارد، جز اينکه با عقايد اهل سنّت سازگاري ندارد. و به همين جهت است که ادعاي جعل آن را نمودهاند.
[1] زاد المسير، ج 4، ص 307.
[2] تلخيص المستدرک، ج 3، ص 130.
[3] تفسير ابن کثير، ج 2، ص 433و434.
امام علي يکي از هاديان
ابوحيان ميگويد: «اگر روايت ابن عباس صحيح باشد مقصود آن است که رسول خداصلي الله عليه وآله علي بن ابي طالب را نمونهاي از علما و هاديان امت قرار داده است، گويا فرموده: تو اي علي! اين وصف تو است، تا ابوبکر و عمر نيز داخل در آيه شدند....» [1] .
پاسخ: اوّلاً: اين معنا تأويلي بدون مورد است.
ثانياً: اگر رسول خداصلي الله عليه وآله چنين ارادهاي داشت، هيچ کس را نمونه قرار نميداد بلکه ميفرمود: من بيم دهنده و علماي امت من هاديان اين امّتند. يا ميفرمود: من بيم دهنده و اصحاب من همگي هاديان اين امّتند.
ثالثاً: چه ضرورتي دارد که ابوبکر و عمر را در مفاد اين آيه داخل کنيم؟ به چه دليل امامت و خلافت آن دو به اثبات رسيده است؟
رابعاً: اين توجيه با حصر موجود در برخي از روايات سازگاري ندارد؛ زيرا پيامبرصلي الله عليه وآله فرمود: «... بک يهتدي المهتدون بعدي»؛ «تنها به تو - اي عليعليه السلام - است که هدايت شوندگان بعد از من هدايت مييابند.»
[1] البحر المحيط، ج 5، ص 367 و 368.
امام علي و اصحاب
فضل بن روزبهان ميگويد: «بر فرض صحت حديث ميتوان گفت که علي هدايتگر است. و اين منافات ندارد که همه اصحاب رسول خداصلي الله عليه وآله هدايتگر باشند؛ زيرا پيامبرصلي الله عليه وآله فرمود: «أصحابي کالنجوم.» [1] .
پاسخ: اوّلاً: اين توجيه با حصر در برخي روايات سازگاري ندارد.
ثانياً: در رسالهاي مستقل حديث «اصحابي کالنجوم» را نقد کردهايم و ثابت کرديم که به تصريح عدهاي از علماي اهل سنّت اين حديث جعلي بوده و يا ضعيف السند است.
[1] احقاق الحق، ج 3، ص 93.
پيامبر، هادي امت
ابن تيميه ميگويد: «اين کلام را نميتوان به پيامبرصلي الله عليه وآله نسبت داد؛ زيرا ظاهر قول «أنا المنذر، وبک يا عليّ يهتدي المهتدون» اين است که هدايت فقط به توسط عليعليه السلام است نه پيامبرصلي الله عليه وآله در حالي که هيچ مسلماني چنين سخني نميگويد....» [1] .
و نيز ميگويد: «خداوند تعالي محمّد را هادي قرار داده و فرموده: (إِنَّکَ لَتَهْدي إِلي صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ) حال چگونه شما کسي را هادي قرار ميدهيد که در قرآن به چنين صفتي توصيف نشده است.» [2] .
پاسخ:
اين اشکال از سوء فهم و عناد ابن تيميه سرچشمه گرفته است؛ زيرا همه قبول داريم که پيامبرصلي الله عليه وآله هادي امام عليعليه السلام و همه امت در زمان حيات خود ميباشد، ولي عليعليه السلام هادي امت بعد از حيات رسول خداصلي الله عليه وآله است. و اين صريح حديث صحيح السند است که پيامبرصلي الله عليه وآله فرمود: «بک يهتدي المهتدون من بعدي»، که متأسفانه ابن تيميه کلمه «بعدي» را يا نديده و يا از آن تجاهل کرده است.
[1] منهاج السنة، ج 7، ص 143 - 139.
[2] منهاج السنة، ج 7،ص 143 - 139.
هدايت مردم به غير امام علي
ابن تيميه ميگويد: «ظاهر جمله «بک يهتدي المهتدون» اين است که هر کس از امت محمّد هدايت يافت، به توسط علي بوده است، و اين دروغي آشکار است؛ زيرا بسياري از مردم به پيامبر ايمان آورده و هدايت يافتند و وارد بهشت شدند در حالي که سخني از عليعليه السلام نشنيدند. و بيشتر کساني که به پيامبرصلي الله عليه وآله ايمان آوردند و به او هدايت يافتند، در هيچ چيز به علي هدايت نيافتند. و نيز کشورها و شهرها فتح شد و مردم آنها ايمان آورده و هدايت يافتند، بدون اينکه از علي چيزي شنيده باشند، بلکه همگي به توسط صحابه غير از او هدايت يافتند. پس چگونه جايز است که اين جمله را قبول کنيم که پيامبرصلي الله عليه وآله فرمود: «بک يهتدي المهتدون؟».» [1] .
پاسخ:
اوّلاً: همانگونه که در جواب اشکال قبل اشاره شد، در حديث چنين آمده که امام عليعليه السلام بعد از رسول خداصلي الله عليه وآله تنها هدايتگر به حقّ و حقيقت است و اين منافات ندارد که در زمان حيات رسول خداصلي الله عليه وآله هر دو مشترکاً و با رهبري رسول خداصلي الله عليه وآله هدايتگر امت بودهاند.
ثانياً: چه کسي گفته که تمام کساني که در زمان حيات رسول خداصلي الله عليه وآله و بعد از وفات آن حضرت ايمان آوردهاند، از امام عليعليه السلام بهره نبردهاند. ما در بحث سفينه در جواب ابن تيميه مفصّل به اين موضوع پرداختهايم.
ثالثاً: چه کسي گفته هر کس از غير راه امام عليعليه السلام بعد از رسول خداصلي الله عليه وآله هدايت يافته، به هدايت حقيقي و واقعي هدايت يافته است؟ مطابق اين حديث هدايت واقعي تنها از راه امام عليعليه السلام است.
[1] منهاج السنة، ج 7، ص 143 - 139.