نقد کلام فخر رازي

به فخر رازي که «اولي الامر» در آيه را بر اهل حلّ و عقد منطبق مي‏سازد مي‏گوييم: در صورتي که هر يک از افراد اهل حلّ و عقد از عصمت برخوردار نيستند چگونه مي‏تواند اجتماع آراي غير معصوم از عصمت برخوردار شود؟ آري شکّي نيست که اجتماع، اقرب به صواب است، ولي اين قرب، موجب نمي‏شود که احتمال خطا از بين رفته و رأي آنان به سر حدّ عصمت برسد. و بر فرض که بگوييم در صورت اجتماع آراء به عصمت رسيده باشند، اين عصمت مي‏تواند از يکي از اين اسباب حاصل شده باشد:

1 - از آنجا که جميع افراد حلّ و عقد معصومند، در نتيجه: اجتماع آن‏ها نيز از مقام عصمت برخوردار است.

ولي بديهي است که از زمان وفات پيامبرصلي الله عليه وآله تا کنون بر اين امت عصري نگذشته که افراد اهل حلّ و عقد آن معصوم باشند. و اين چيزي است که خود فخر رازي نيز قبول دارد.

2 - اين‏که بگوييم افراد اهل حلّ و عقد، گرچه از عصمت برخوردار نيستند ولي مجموع آن‏ها در صورت اجتماع به مقام عصمت خواهند رسيد، به اين معنا که عصمت، صفتي باشد براي هيئت اجتماعي افراد، نه براي هر يک از افراد.

اين احتمال نيز باطل است؛ زيرا عصمت از امور حقيقي و صفات واقعي است، در حالي که هيئت اجتماعي چيزي بيش از عنوان اعتباري نيست، و نمي‏توان صفت حقيقي را عنوان اعتباري قرار داد.

3 - احتمال سوم اين است که بگوييم: صفت عصمت، نه وصف افراد و نه وصف هيئت اجتماعي است، بلکه سنّت خداوند بر اين قرار گرفته که نتيجه‏اي را که از آراي اهل حلّ و عقد به دست مي‏آيد، از خطا و اشتباه مصون بدارد. در اين فرض نيز سه احتمال وجود دارد:

الف) يکي اين‏که بگوييم: اين سنّت خداوند نسبت به همه امت‏ها تعميم دارد. در حالي که اين احتمال به طور حتم باطل است؛ زيرا چه بسيار آرايي که با وجود اتفاق رأي در آن، اشتباه بوده است.

ب) احتمال ديگر اين است که اين سنّت را مخصوص به مسلمين بدانيم. به اين معنا که بگوييم: خداوند تعالي بر اين امّت منّت گذارده و آراي اهل حلّ و عقد آن‏ها را از خطا و اشتباه مصون داشته است.

ولي اين احتمال نيز خلاف واقعيات تاريخي است؛ زيرا چه بسيار اهل حلّ و عقدي که رأيشان در اين امت باطل درآمد. و نيز اگر اين مطلب در اين امت ثابت مي‏بود، بايد معجزه‏اي به حساب مي‏آمد، در حالي که در هيچ دليل صحيحي به آن به عنوان معجزه اشاره نشده است.

ج) احتمال سوم آن است که بگوييم: عصمتي که براي افراد اين امت است به امر خارق العاده باز نمي‏گردد، بلکه مربوط به تربيت خوب اين امت از ناحيه پيامبر اکرم‏صلي الله عليه وآله و تعليمات الهي است که آن‏ها را تا به حدي رسانده که اجتماع آن‏ها از مقام عصمت برخوردار است.

اين احتمال نيز باطل است؛ زيرا در صورتي که هر يک از افراد اين امت از احتمال خطاي در رأي مصون نيستند، چگونه مي‏توان اجتماع آن‏ها را معصوم دانست؟ چه بسيار مجالسي از اهل حلّ و عقد از اين امت که تشکيل شد و آراء و نتايج باطلي از آن بيرون آمد!