شبهات فخر رازی درباره آیه اولی الامر
شبهات فخر رازي
شيعه اماميه، «اولي الامر» را امامان از اهل بيت پيامبر اکرمعليهم السلام ميداند که در هر زمان يک نفر از آنها حجّت خدا در روي زمين هستند. ولي فخر رازي بر نظر شيعه اعتراضاتي وارد کرده که به بررسي هر يک از آنها ميپردازيم:
>شبهه 01
>شبهه 02
>شبهه 03
>شبهه 04
>شبهه 05
شبهه 01
کلمه «اولي الامر» در آيه مقيد به «منکم» شده است؛ يعني آنها از جنس و سنخ شما هستند؛ يعني انسانهايي عادي بوده و از مزيّت عصمت برخودار نيستند، در حالي که شيعه بر فرد فرد آنها مدعي عصمت است.
پاسخ:
کلمه «منکم» که در آيه آمده، براي افاده اين نکته است که «اولي الأمر» گرچه معصومند ولي از جنس بشرند، نه از سنخ ملائکه. زيرا مطابق برخي از آيات، مردم اعتراض ميکردند که چرا پيامبر غذا ميخورد و در بازارها راه ميرود؟! گويا گمان ميکردند که پيامبر بايد از جنس ملک باشد نه از جنس بشر. و لذا قرآن نيز در آيات فراواني بر اين نکته تأکيد دارد که پيامبر از جنس شما است، و اگر چنانچه بخواهيم او را از جنس ملائکه قرار دهيم، بايد در عين حال به صورت بشر درآوريم تا بتوانند با شما در تماس دائم باشند.
شبهه 02
لفظ «اولي الامر» جمع است و جمع، دلالت بر معنايي دارد که براي آن افراد است، و اين معنا با رأي اماميه منطبق نيست؛ زيرا آنان معتقدند که در هر زمان يک امام وجود دارد و حال آنکه آيه، امر به اطاعت از جماعتي دارد.
پاسخ:
آنچه خلاف ظاهر و مجاز است اينکه لفظ جمع را بر يکي از افراد مفهومش حمل کنيم، در حالي که آيه شريفه از اين قبيل نيست؛ زيرا مطابق رأي اماميه «اولي الأمر» همان دوازده امام معصوم است که اطاعتشان به حکم خداوند واجب است، و اطلاق جمع بر آنها نه به اعتبار آن است که در يک زمان همه آنها وجود دارند، بلکه به اين اعتبار است که هيچ زماني از اين دوازده نفر خالي نيست. و به تعبير ديگر: اطلاق جمع بر آنها به لحاظ وجود طولي آنها است نه عرضي، و اين اطلاق نيز حقيقي است نه مجازي، و در قرآن نيز زياد به کار رفته است.
خداوند متعال ميفرمايد: (فَلا تُطِعِ الْمُکَذِّبِينَ)؛ [1] «از دروغگويان اطاعت مکن.» آيا مقصود از آن فقط دروغگويان در يک زمان است؟ يا اينکه اگر در هر زمان يک دروغگو نيز بود، تو نبايد از او اطاعت کني.
[1] سوره قلم، آيه 8.
شبهه 03
اطاعت از معصوم مشروط به شناخت او است، در حالي که شناخت معصوم محال است و در نتيجه تکليف به محال است که باطل ميباشد.
پاسخ:
امامان معصومعليهم السلام کساني هستند که از جانب خداوند و رسولش همگي با بيانات و نصوصات کافي و روشن براي مردم بيان شدهاند و براي هر انسان بيغرض و با انصافي مشخص است.
شبهه 04
خداوند متعال در ذيل آيه «اولي الامر» ميفرمايد: (فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَي اللَّهِ وَالرَّسُولِ)؛ [1] «پس اگر در چيزي نزاع کرديد آن را به خدا و رسول باز گردانيد.»
در اين آيه مرجع حل اختلاف و نزاع، خدا و رسول معرفي شده، نه اولي الامر و اين دليل بر آن است که اولي الامر از مقام عصمت برخوردار نيستند.
پاسخ:
اوّلاً: اين بدان جهت است که حقّ تشريع تنها براي خدا و رسول است نه اولي الامر، لذا در موارد نزاع در شريعت اسلامي بايد به اين دو مراجعه نمود.
ثانياً: گاهي اختلاف و نزاع در مصداق «اولي الامر» است، که در اين صورت چارهاي نيست جز آنکه براي حلّ نزاع به خدا و رسول مراجعه کرد.
[1] سوره نساء، آيه 59.
شبهه 05
ما در اين عصر و زمان، عاجز از دسترسي به امام معصوم و يادگيري احکام و مسائل و معارف ديني از او هستيم تا با فراگيري از او به آنها عمل نماييم، در حالي که در آيه «اولي الامر» اطاعت آنها واجب شده است. در نتيجه مقصود از «اولي الامر» امامان شيعه نيست.
پاسخ:
در زمان ظهور امام، دسترسي به او ممکن بوده و در عصر غيبت امام، گرچه از برکات حضور او محروميم، ولي مجموعه دستورات و احکامي که از ناحيه آن بزرگواران رسيده، موجود است و با اطاعت آنها در حقيقت به دستورات امام زمان خود عمل کردهايم. خصوصاً با در نظر گرفتن اينکه منشأ غيبت امام زمان خود ما بودهايم.