الفاظ حديث

اهل سنّت شأن نزول آيه را به طرق مختلف در کتب روايي و تفسيري خود نقل کرده‏اند. اينک به برخي از سندهاي صحيح آن اشاره مي‏کنيم:

 >روايت نسائي

>روايات ابن کثير

>روايت طبري

>روايت حاکم

>روايت ابن عساکر

>روايت سيوطي

 روايت نسائي

نسائي بنابر نقل ابن اثير از رزين صاحب کتاب «الجمع بين الصحاح السته» از عبداللَّه بن سلام نقل کرده که گفت: من و گروهي از قومم خدمت رسول خداصلي الله عليه وآله رسيديم و عرض کرديم: قوم ما از هنگامي که اسلام آورده‏ايم با ما به مقابله پرداخته‏اند و قسم خورده‏اند که با ما سخن نگويند. در اين هنگام بود که آيه (إِنَّما وَلِيُّکُمُ...) بر پيامبرصلي الله عليه وآله نازل شد. بلال براي نماز ظهر اذان گفت، مردم مشغول نماز شدند، برخي در حال سجود و برخي رکوع، در اين هنگام سائلي در خواست کمک نمود. حضرت علي‏عليه السلام انگشتر خود را در حال رکوع به سائل داد. خبر به رسول خداصلي الله عليه وآله رسيد. پيامبر اين آيه (إِنَّما وَلِيُّکُمُ اللَّهُ...) را بر ما قرائت نمود. [1] .

رزين، همان‏رزين بن‏معاويه‏است که‏به‏امام، محدّث و شهيرتوصيف شده‏است. [2] .

[1] جامع الاصول، ج 9، ص 478.

[2] سير اعلام النبلاء، ج 20، ص 204.

 روايات ابن کثير

ابن کثير تعدادي از روايات را در ذيل آيه «ولايت» آورده، و در برخي از سندها اشکال مي‏کند، ولي بعد از ذکر يکي از آن روايات مي‏گويد: «اين سندي است که اشکالي ندارد.» همو حديث را به سند ديگري نقل کرده ولي درباره آن سکوت اختيار نموده است. سند آن اين چنين است:

ابن ابي حاتم، از ابو سعيد اشجّ، از فضل بن دکين ابونعيم احول، از موسي‏قيس حضرمي، از سلمة بن کهيل نقل مي‏کند که گفت: علي‏عليه السلام انگشتر خود را در حال رکوع صدقه داد، در اين هنگام بود که اين آيه نازل شد: (إِنَّما وَلِيُّکُمُ...). [1] .

- عبدالرحمن بن ابي حاتم بي نياز از تعريف است. [2] .

- ابوسعيد اشجّ که اسم او عبداللَّه بن سعيد کندي است، ثقه بوده و از رجال صحاح ستّه به حساب مي‏آيد. [3] .

- فضل بن دکين نيز از رجال صحاح ستّه و مورد وثوق و از بزرگان شيوخ بخاري به حساب مي‏آيد. [4] .

- موسي بن قيس حضرمي، گرچه موصوف به تشيّع است ولي صدوق دانسته شده است. [5]  سلمة بن کهيل نيز نزد آن‏ها ثقه بوده و از رجال صحاح ستّه به حساب مي‏آيد. [6] .

[1] تفسير ابن کثير، ج 2، ص 64.

[2] سيراعلام‏النبلاء، ج13، ص264-247.

[3] تقريب التهذيب، ج 1، ص 419.

[4] تقريب التهذيب، ج 2، ص 110.

[5] تقريب التهذيب، ج 2، ص 287.

[6] تقريب التهذيب، ج 1، ص 318.

 روايت طبري

ابو جعفر طبري مي‏گويد: «و امّا قول خداوند: (وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَهُمْ راکِعُونَ)، بين اهل تأويل در مقصود از اين جمله اختلاف است، برخي مي‏گويند: مقصود علي بن ابي طالب است. و برخي نيز مقصود از آن را جميع مؤمنين مي‏دانند. آن‏گاه از اسماعيل بن اسرائيل رملي، از ايّوب بن سويد، از عتبة بن ابي حکيم در مورد آيه (إِنَّما وَلِيُّکُمُ...) نقل مي‏کند که مراد، علي بن ابي طالب‏عليه السلام است.» [1] .

- اسماعيل بن اسرائيل رملي کسي است که مورد وثوق بوده و از او به «صدوق» تعبير شده است. [2] .

- ايّوب بن سويد؛ از رجال ابي داوود، نسائي و ابن ماجه بوده و بنابر تصريح ابن حجر «صدوق» است. [3] .

- عتبة بن ابي حکيم از رجال مسلم و بخاري است و ابن حجر او را «صدوق» توصيف کرده است. [4] .

[1] جامع البيان، ج 6، ص 186.

[2] الأنساب، سمعاني، ج 55، ص 585.

[3] تقريب التهذيب، ج 1، ص 90.

[4] تقريب التهذيب، ج 2، ص 4.

 روايت حاکم

حاکم نيشابوري از ابو عبداللَّه محمّد بن عبداللَّه صفّار، از ابو يحيي عبدالرحمن بن محمّد رازي، از محمد بن يحيي بن ضريس، از عيسي بن عبداللَّه بن عبيداللَّه بن عمر بن علي بن ابي طالب‏عليه السلام، از عبداللَّه پدرش، از عمر بن علي بن ابي طالب‏عليه السلام از امام علي‏عليه السلام نقل کرده که اين آيه (إِنَّما وَلِيُّکُمُ اللَّهُ...) بر رسول خداصلي الله عليه وآله نازل شد، حضرت از خانه خارج شده و به مسجد آمدند. مردم در حال رکوع و قيام نماز بودند، حضرت نماز به جاي آورد. در آن هنگام سائلي پيدا شد، حضرت به او فرمود: اي سائل آيا کسي به تو چيزي داد؟ او گفت: کسي به جز اين راکع - علي‏عليه السلام - انگشتر خود را به من عطا نفرمود. [1] .

- محمّد بن عبداللَّه صفار کسي است که به تعبير ذهبي، شيخ، امام، محدّث و الگو توصيف شده است. [2] .

- عبدالرحمن بن محمّد؛ از حفاظ مشهور بوده و بنابر تعبير ذهبي، علامه و مفسر بوده است. و ابوالقاسم طبري او را از کساني دانسته که ظرف علم بوده‏اند. [3] .

- محمد بن يحيي بن ضريس؛ کسي است که مطابق نصّ ابن ابي حاتم «صدوق» بوده است.

- عيسي بن عبداللَّه؛ ابن حبان او را در بين ثقات ذکر کرده است. [4] .

- محمد بن عمر از رجال صحاح ستّه به شمار مي‏آيد. [5] .

- و عمر بن علي نيز از رجال صحاح ستّه است. [6] .

نتيجه اين‏که حديث فوق از جهت سند، صحيح است.

[1] معرفة علوم الحديث، ص 102.

[2] سير اعلام النبلاء، ج 15، ص 437.

[3] سير اعلام النبلاء، ج 13، ص 530.

[4] کتاب الثقات، ج 8، ص 492.

[5] تقريب التهذيب، ج 2، ص 194.

[6] تقريب التهذيب، ج 2، ص 60.

 روايت ابن عساکر

ابن عساکر از ابو علي حداد و...، و از ابونعيم حافظ، از سليمان بن احمد، از عبدالرحمن بن محمّد بن سالم رازي، از محمّد بن يحيي بن ضريس عبدي از عيسي بن عبداللَّه بن عبيداللَّه بن عمر بن علي بن ابي طالب‏عليه السلام، از پدرش، از جدّش از علي‏عليه السلام نقل کرده که اين آيه (إِنَّما وَلِيُّکُمُ...) بر رسول خداصلي الله عليه وآله نازل شد... تا آخر حديث. [1] .

- ابو علي حدّاد که همان حسن بن احمد بن حسن اصفهاني است به تصريح سمعاني؛ عالم، ثقه، صدوق و از اهل علم و قرآن و دين بوده است.... [2] .

- ابونعيم حافظ؛ همان حافظ ابونعيم اصفهاني است که نزد اهل سنّت احتياج به توثيق ندارد.

- سليمان بن احمد؛ همان طبراني، حافظ مشهور نزد اهل سنّت است که احتياج به توثيق ندارد.

بقيه سند هم در توثيق حاکم تشريح شد.

[1] تاريخ دمشق، ج 42، ص 356 و 357.

[2] سير اعلام النبلاء، ج 19، ص 303.

 روايت سيوطي

سيوطي در «اسباب النزول» از طرق مختلف، اين حديث را نقل کرده، آن‏گاه مي‏گويد: «اين‏ها شواهدي است که برخي از آن‏ها برخي ديگر را تقويت مي‏کند.» [1] .

[1] اسباب النزول، ص 81.