حدیث وصایت

گرچه مدرسه خلفا در طول تاريخ در صدد محو احاديث «وصايت» به انحاي مختلف بر آمده است، ولي در عين حال از اين گونه احاديث که دلالت صريح بر امامت و خلافت اميرالمؤمنين‏عليه السلام دارد به طور وفور در مصادر اهل سنت يافت مي‏شود. اينک به برخي از آن‏ها اشاره مي‏کنيم:

1 - پيامبر اکرم‏صلي الله عليه وآله بعد از نزول آيه شريفه «وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَکَ الْأَقْرَبِينَ» و وقوع آن قصه معروف، خطاب به علي بن ابي طالب‏عليه السلام در محضر جماعتي از قريش فرمود: «انّ هذا أخي و وصيّي و خليفتي فيکم فاسمعوا له و اطيعوا»؛ همانا اين - علي‏عليه السلام - برادر من و وصيّ و خليفه من در ميان شما است، پس گوش به دستورات او داده و از او اطاعت کنيد.(تاریخ طبری ج2ص319و کامل ابن اثیر ج 2 ص62 )

2 - طبراني به سند خود از سلمان نقل مي‏کند که گفت: به رسول خداصلي الله عليه وآله عرض کردم: براي هر پيامبري وصيّ است، وصيّ شما کيست؟ پيامبر در جواب سؤال من ابتدا سکوت کرد. بعد از مدتي که مرا ديد، فرمود: اي سلمان! من با سرعت خدمتش رسيدم و عرض کردم: لبّيک. فرمود: آيا مي‏داني که وصيّ موسي چه کسي بود؟ گفتم: يوشع بن نون. فرمود: براي چه؟ عرض کردم: زيرا او اعلم مردم در آن زمان بود. پيامبرصلي الله عليه وآله فرمود: همانا وصي و موضع سرّ من و بهترين کسي که بعد از خود مي‏گذارم که وعده مرا عملي کرده و دينم را نيز عملي خواهد ساخت، علي بن ابي طالب است.(المعجم الکبیرج6ص221و مجمع الزوائد ج 9 ص113)

3 - ابوايّوب انصاري مي‏گويد: رسول خداصلي الله عليه وآله به دختر خود فاطمه‏عليها السلام فرمود: «امّا علمت انّ اللَّه عزّ و جلّ اطلع علي اهل الارض فاختار منهم اباک فبعثه نبياً، ثمّ اطلع الثانية فاختار بعلک فاوحي اليّ فانکحته واتخذته وصياً»؛ «آيا مي‏داني که خداوند عزّوجلّ توجهي بر اهل زمين کرد و از ميان آن‏ها مرا اختيار نموده و به رسالت مبعوث کرد. آن‏گاه توجه ديگري بر زمين نمود، شوهرت را انتخاب کرد. سپس به من وحي فرستاد که او را به همسري تو در آورم و وصي خود گردانم».(مجمع الزوائد ج 8 ص 253و منتخب کنزالعمال ج 5ص31)

4 - ابوسعيد خدري مي‏گويد: رسول خداصلي الله عليه وآله فرمود: «انّ وصيّي وموضع سرّي وخير من اترک بعدي وينجز عدتي ويقضي ديني علي بن ابي طالب»؛ «همانا وصي و موضع سرّ من و بهترين کسي که بعد از خود مي‏گذارم که به وعده من عمل کرده و دين مرا پياده خواهد نمود، علي بن ابي طالب است».(کنز العمال ج22ص209ح1192)

5 - انس بن مالک مي‏گويد: رسول خداصلي الله عليه وآله وضو گرفت و دو رکعت نماز گزارد و خطاب به من فرمود: «اوّل من يدخل عليک من هذا الباب امام المتقين وسيّد المسلمين ويعسوب الدين وخاتم الوصيّين»؛ «اول کسي که از اين درب بر تو وارد خواهد شد امام متّقين و سيد مسلمين و رهبر دين و خاتم اوصيا است...».

انس مي‏گويد: در اين هنگام علي‏عليه السلام وارد شد. پيامبرصلي الله عليه وآله فرمود: اي انس! چه کسي آمد؟ عرض کردم: علي. پيامبر در حالي که خشنود بود به استقبال او رفته و حضرت را در بغل گرفت....(حلیه الاولیا ج1ص63و تاریخ ابن عساکر ج 2ص486)

6 - بريده از پيامبرصلي الله عليه وآله نقل مي‏کند که فرمود: «لکلّ نبيّ وصيّ ووارث وانّ علياً وصيّي ووارثي»؛ «براي هر پيامبري وصيّ و وارث است و همانا علي وصيّ و وارث من است».(تاریخ ابن عساکر ج3ص5و الریاض النضره ج2ص187)

7 - ابن ابي الحديد از کتاب «الفردوس» و نيز از احمد بن حنبل نقل کرده که پيامبرصلي الله عليه وآله فرمود: «کنت انا وعليّ نوراً بين يدي اللَّه عزّ و جلّ قبل ان يخلق آدم باربعة عشر عاماً، فلمّا خلق آدم قسّم ذلک النور وجعله جزئين، فجزء انا وجزء عليّ. ثمّ انتقلنا حتي صرنا في عبدالمطلب، فکان لي النبوة ولعليّ الوصية»؛ «من و علي نوري بوديم نزد خداوند عزّوجلّ قبل از اين‏که آدم به چهارده هزار سال خلق شود. هنگامي که آدم را خلق کرد اين نور را تقسيم کرده و دو جزء نمود، جزئي من و جزء ديگر علي بود. آن‏گاه منتقل شديم تا به عبدالمطلب رسيديم. براي من نبوت و براي علي وصيّت انتخاب شد».(شرح ابن ابی الحدبد معتزلی ج1ص171و الریاض النضرهج2ص164)

8 - و نيز از ابي مخنف نقل کرده: هنگامي که خبر به حذيفه رسيد که علي‏عليه السلام به ذاقار رسيده و مردم در صدد پراکنده شدن هستند، او اصحاب علي‏عليه السلام را دعوت کرده، آن‏ها را موعظه و به ياد خدا انداخت و ترغيب به زهد و رغبت در آخرت نمود و به آن‏ها فرمود: «الحقوا بأميرالمؤمنين ووصيّ سيّد المرسلين فانّ من الحق ان تنصروه»؛ «به اميرالمؤمنين ملحق شويد، او که وصيّ سيد المرسلين است. حقّ در آن است که او را ياري کنيد».(شرح ابن ابی الحدیدج2 ص187)

9 - بيهقي روايتي نقل مي‏کند که در آن آمده است: «جبرائيل هديه‏اي از جانب خداوند به رسول خود داد تا به پسر عمّ و وصيّ خود علي بن ابي طالب برساند....(المحاسن و المساوی ج 1ص62)

10 - انس مي‏گويد: ما به سلمان گفتيم که از پيامبر سؤال کند وصيّ او کيست؟ سلمان عرض کرد: اي رسول خدا! وصيّ شما کيست؟

حضرت فرمود: اي سلمان! وصيّ موسي چه کسي بود؟ عرض کرد: يوشع بن نون. حضرت فرمود: «همانا وصيّ و وارث من که دين مرا عملي کرده و به وعده من وفا خواهد کرد، علي بن ابي طالب است».(جواهرالمطالب ص20و سمط النجوم ج2ص487)

روايات بسيار ديگري در اين زمينه وجود دارد. هر کس قصد دنبال کردن روايات «وصيّت» را دارد به کتاب «عليّ و الوصيه» از نجم‏الدين عسکري مراجعه کند؛ زيرا او «250» حديث در اين باره از مصادر اهل سنت نقل کرده است.

ابن ابي الحديد مي‏گويد: «و اما وصيّت؛ شکي نيست نزد ما که علي‏عليه السلام وصيّ رسول خداصلي الله عليه وآله بود، گرچه در اين مطلب برخي از کساني که منسوب به عنادند با آن مخالفت کرده‏اند».(شرح ابن ابی الحدید سنی ج 1 ص120)