تفسير قرآن به روايات

همان‏گونه که قرآن مي‏تواند برخي از آياتش برخي ديگر را تفسير کند، روايات نيز مي‏توانند آيات قرآن را تفسير و تبيين نمايند. لذا خداوند متعال مي‏فرمايد: (وَأَنْزَلْنا إِلَيْکَ الذِّکْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ)؛ [1]  «و ما به سوي تو قرآن را فرستاديم تا براي مردم آنچه به سويشان فرستاده شده تبيين کني.»

در مورد «اولي الامر» رواياتي وجود دارد که مي‏تواند مصداق آن را تبيين کند. اينک به برخي از اين روايات اشاره مي‏کنيم:

1 - احاديث دوازده خليفه؛ رسول خداصلي الله عليه وآله فرمود: «بعد از من دوازده امير در ميان شما خواهند بود که همگي آن‏ها از قريشند.» [2] .

کلمه «امير» از ماده امر و امارت است. و اين روايت مي‏تواند در محدوده تعيين تعداد «اولي الامر» کمک کار ما باشد، که عدد آن‏ها دوازده نفر است.

2 - حاکم نيشابوري به سند صحيح از رسول خداصلي الله عليه وآله نقل کرده که فرمود: «من أطاعني فقد أطاع اللَّه، ومن عصاني فقد عصي اللَّه، ومن أطاع عليّاً فقد أطاعني ومن عصي عليّاً فقد عصاني»؛ [3]  «هر کس مرا اطاعت کند به طور حتم خدا را اطاعت کرده و هر کس مرا نافرماني کند به طور حتم خدا را نافرماني کرده است. و هر کس علي‏عليه السلام را اطاعت کند به طور حتم مرا اطاعت کرده و هر کس علي‏عليه السلام را نافرماني کند به طور حتم مرا نافرماني کرده است.»

در اين حديث پيامبرصلي الله عليه وآله اطاعت حضرت علي‏عليه السلام را ملازم با اطاعت خود و اطاعت خودش را ملازم با اطاعت خدا معرفي کرده است و در نتيجه اين همان معنايي است که قرآن در آيه مورد نظر به آن اشاره کرده است.

3 - حديث ثقلين؛ زيرا پيامبرصلي الله عليه وآله در آن حديث فرمود: «من دو گوهر گرانبها را در ميان شما به وديعه مي‏گذارم که اگر به آن دو تمسّک کنيد هرگز گمراه نمي‏شويد، يکي کتاب خدا و ديگري عترتم.»

در اين حديث نيز به لزوم تمسّک و اطاعت از عترت پيامبرصلي الله عليه وآله اشاره شده است.

[1] سوره نحل، آيه 44.

[2] صحيح بخاري، کتاب الاستخلاف، ح 7222.

[3] مستدرک حاکم، ج 3، ص 121.