تفسير آيه

خداوند متعال در آيه ششم از سوره بيّنه مي‏فرمايد: (إِنَّ الَّذِينَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَالْمُشْرِکِينَ فِي نارِ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أُولئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ)؛ «همانا کافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخند، جاودانه در آن مي‏مانند، آن‏ها بدترين مخلوقاتند.»

پس از اين‏که خداوند در آيه فوق بدترين مخلوقات را معرّفي مي‏کند، در آيه بعد به معرّفي بهترين مخلوقات پرداخته، مي‏فرمايد: (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ)؛ «کساني که ايمان آورده و اعمال صالح انجام دادند، بهترين مخلوقات خدا هستند.»

در اين آيه براي بهترين مخلوقات خدا دو صفت ذکر شده است:

1 - ايمان به خدا و پيامبرصلي الله عليه وآله و روز قيامت.

2 - عمل صالح؛ که معناي وسيعي دارد، ساده‏ترين آن طبق آنچه در روايات آمده برداشتن موانع از سر راه مسلمانان است.

قرآن پس از معرفي «خير البريّة» و تبيين صفات و ويژگي‏هاي آنان، به بيان اجر و پاداش آنان مي‏پردازد و مي‏فرمايد: (جَزآؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنّاتُ عَدْنٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذلِکَ لِمَنْ خَشِيَ رَبَّهُ)؛ [1]  «پاداش آن‏ها نزد پروردگارشان باغ‏هاي بهشت جاويدان است، که نهرها از زير درختانشان جاري است، هميشه در آن مي‏مانند، [هم] خدا از آن‏ها خشنود است و [هم] آن‏ها از خدا خشنودند و اين [مقام والا] براي کسي است که از پروردگارش بترسد.»

[1] سوره بيّنه، آيه 8.

 

 بررسي مصداق آيه

از امتيازات دين الهي اين است که با وجودي که تبيين کننده راه سعادت و کمال است و آن را در سطح کلّي خوب توصيف و تبيين مي‏کند ولي به اين اکتفا نکرده، الگوي کاملي نيز به جامعه معرفي مي‏کند تا با پيروي از او که مجسّم آن دستورات هدايت است، بهتر به کمال خود برسد. در قرآن کريم مشاهده مي‏کنيم که پيامبر اسلام‏صلي الله عليه وآله الگو براي صحابه و به طور کلّي براي مسلمان معرفي شده است. خداوند متعال مي‏فرمايد: (لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ)؛ [1]  «مسلّماً براي شما در [زندگي] رسول خدا الگوي نيکويي است.»

امّا اين را مي‏دانيم که در هر زمان احتياج به يک الگوي کامل داريم؛ زيرا هر زمان مقتضيات خاص خود را دارد، و لذا بايد کساني باشند که از عصمت برخوردار بوده و در مواقف مختلف، الگوهاي صحيحي براي مردمي باشند که درصدد رسيدن به حقّ و حقيقتند.

با ذکر اين مقدمه، مي‏خواهيم اين مطلب را مورد بررسي قرار دهيم که آيا پيامبر اکرم‏صلي الله عليه وآله براي بعد از خودش کسي را به عنوان الگوي جامعه معرفي کرده است که مصداق بارز آيه مورد بحث بوده باشد تا مردم با اقتداي به او در حقيقت ادامه دهنده راه اصيل و خطّ پيامبرصلي الله عليه وآله بوده و به جزايي که خداوند در اين سوره معيّن کرده برسند، يا خير؟

با مراجعه به روايات فريقين در ذيل آيه شريفه مورد بحث و روايات ديگر پي‏مي‏بريم که پيامبر اکرم‏صلي الله عليه وآله مصداق بارز و اتمّ و اکمل خير البريّه که مؤمن واقعي و عمل کننده به اعمال صالح است را در زمان خود معرفي کرده و او کسي جز علي بن ابي طالب‏عليه السلام و هر کسي که همانند اوست، نبوده است.

[1] سوره احزاب، آيه 21.

 ارتباط آيه با امامت

بين شيعه و اهل سنّت اختلاف است که آيا امامت انتصابي است که بايد از جانب خداوند تعيين شود يا اين‏که به انتخاب مردم واگذار شده است. در هر دو صورت از اين آيه و رواياتي که در ذيل آن آمده است به دست مي‏آيد که امام علي‏عليه السلام بهترين مردم است. و از آنجا که اين اصل کلّي مورد موافقت حتّي ابن تيميه است که بهترين‏ها بايد رهبرو امام باشند، نتيجه مي‏گيريم که امام علي‏عليه السلام از آن جهت که بهترين است بايد امام و رهبر جامعه اسلامي بعد از پيامبر باشد؛ خواه خلافت به انتصاب باشد و يا انتخاب.