شبهه دوم:

به درخواست یکی ازدوستان این شبه مهم که اهل تسنن و وهابیت بر این تکیه می کنند که می گویند عمر داماد امیرالمومنین بوده است این مقاله را زودتر نوشتم

 شبهه :ازدواج عمر بن خطاب با ام كلثوم (دختر علي ابن ابيطالب) موجب فضلي است كه علي ابن ابيطالب آن را براي خليفه دوم اثبات نمود.

جواب اجمالي:

رویاتي مبني بر ازدواج ام‌كلثوم با عمر نقل شده كه با توجه به شبهات موجود در اين روايات و ضعف سند و دلالت آنها، مشخص مي‌گردد كه اين روايات جعلي است و قدرت اثبات موضوع را ندارند و صرفاً يك نقل تاريخي است، كه از دوران اموي و عباسي به جاي مانده است. علاوه بر اين، ازدواج عمر با ام‌ّكلثوم بر مبناي اين روايات، شرافتي را براي عمر به اثبات نمي‌رساند، بلكه ماية سرافكندگي اوست.  

جواب تفصيلي:

دربارة ازدواج عمر با ام‌ّكلثوم نظرات و اقوال متفاوتي وجود دارد، به گونه‌اي كه با اختلاف موجود نمي‌توان موضوعي را اثبات يا نفي نمود. در اين نوشته سعي شده است به طور اجمال اين موضوع مورد بررسي قرار گيرد.

 1ـ از نظر علماي شيعه روايات غير متواتر كاربردي نداشته و استفاده از آن قابل قبول نيست. شهيد ثاني رحمة الله عليه، پس از يادآوري اين نكته كه شناختن تفصيلي برزخ و معاد لازم نيست، مي‌نويسد: « امّا ورد عنه ـ (ص) ـ في ذلك من طريق الآحاد، فلا يجب التصديق به مطلقاً و ان كان طريقه صحيحاً، لانّ الخبر الواحد الظنّي، قد اختلف في جواز العمل به في الاحكام الشرعيه الظنيّه، فكيف بالاحكام الاعتقاديه»[1]يعني: « رواياتي كه از پيامبر (ص) در رابطه با توضيح مسايل معاد  و برزخ آمده و به مرحلة اطمينان نرسيده ـ خبر واحد ـ مطلقاً لازم نيست آن را بپذيريم، اگر چه با سند صحيح نقل شده باشد؛ زيرا خبر واحد ظنّي است، با اينكه عمل به خبر واحد در احكام شرعي مورد اختلاف مي‌باشد، پس چگونه مي‌توانيم در مسايل اعتقادي براي آن ارزشي قائل باشيم؟!» پس در نتيجه، چنانچه صحت اخبار در اعتقادات ثابت نگردد، هيچ ضربه‌اي به دين وارد نمي‌شود.

 ازدواج عمر با ام‌ّكلثوم نيز از اين موارد است، يعني اگر صحّت آن ثابت نشود، هيچ ضربه‌اي به دين وارد نمي‌شود.

 رواياتي كه اثبات كنندة ازدواج عمر با ام‌ّكلثوم مي‌باشد، متواتر نبوده، بلكه ضعيف يا مرسل هستند.[2]علاوه بر ضعف سند، اين روايات دچار ابهامات و تناقضاتي است كه آنها را از لحاظ محتوا، غير قابل اعتماد مي‌گرداند. از جملة اين موارد اينكه: ابن حجر در الاصابه[3] و ابن قتيبه در المعارف[4] و ابن اثير در اسد الغابه[5] براي ام‌ّكلثوم سه شوهر ديگر پس از هلاكت عمر ذكر كرده‌اند، كه يكي از آنها « عون بن جعفر» بوده است؛ و حال آنكه همين ابن حجر در كتاب الاصابه و ابن اثير در اسد الغابة نوشته‌اند: عون بن جعفر در جنگ شوشتر به شهادت رسيد، و اين جنگ در زمان عمر به وقوع پيوست.[6] ابن اثير در الكامل مي‌نويسد: فتح شوشتر در سال 17 هجري بوده است[7] و بعضي سال 16و بعضي سال 19 هم گفته‌اند، و ذهبي در تاريخ الاسلام ـ عهد الخلفاء الراشدين ـ اين فتح را در سال 18 هجري مي‌داند. [8] بنابراين شهادت عون در سال 16 يا 17 يا 18 يا 19 هجري و در زمان عمر بوده است، در حاليكه تاريخ ازدواج عمر با ام‌ّكلثوم را ابن اثير در الكامل و ذهبي در تاريخ الاسلام، سال 17 هجري نوشته‌اند؛[9] و قتل عمر در سال 23 هجري واقع شده است.[10]

نتيجه اين‌كه، چطور ممكن است اولين ازدواج ام‌ّكلثوم در سال 17 هجري با عمر واقع شده باشد و عمر تا اواخر سال 23 هجري زنده باشد و سپس با عون بن جعفر كه در سال 17 هجري در جريان فتح شوشتر به شهادت رسيده است، ازدواج كند؟!

برای خواندن ادامه شبهه بر گزینه ادامه مطلب کلیک کنید

3ـ بدون شك، اثبات اين ازدواج به نفع خليفة دوّم و اهل تسنن نخواهد بود، زيرا نگاهي ساده به كيفيت اين ازدواج در كتب اهل تسنّن مثل الاصابة و اسدالغابة و الاستيعاب و ديگر كتب، كافي است كه آنها را غرق در خجالت و شرمندگي سازد، زيرا در اين كتب آمده است: حضرت علي (ع) ام‌ّكلثوم را به خانة عمر فرستاد، عمر كاري كرد كه ماية شرمساري است،  «فكشف عن ساقها» يعني: « پوشش را ازپاهاي ام‌ّكلثوم برداشت» و ام‌ّكلثوم گفت: « اگر اميرالمؤمنين نبودي، چشمانت را كور مي كردم.»[11] در روايت ديگري آمده است: « ام‌ّكلثوم پس از اين بي‌ادبي با ناراحتي شديد از منزل عمر خارج شده و به پدرش خبر داد و عرضه داشت: چرا مرا پيش اين پيرمرد زشت كردار فرستادي؟! علي (ع) فرمود او شوهر تو است»[12].

ناگفته پيدا و معلوم است، كسي كه 57 يا 59 سال سن دارد، چقدر بايد بي‌تقوا باشد كه با دختر بچه‌اي تقريباً 7 ساله يا كوچكتر، بدون اجراي صيغه عقد، چنين جسارتي نمايد، چنانكه ابن حجر تولد ام كلثوم را قبل از وفات پيامبر (ص) دانسته است و اين عبارت نشان مي‌دهد كه ام‌ّكلثوم در هنگام وفات پيامبرچند روز و يا حداكثر چند ماه بيشتر نداشته است[13]و در سال 17 هجري حداكثر 7 سال داشته است. آيا مي‌شود اين را ا ز اعتبارات خليفه دوّم دانست؟!! مسلماً هيچ عاقلي به چنين مواردي افتخار نخوهد كرد.

 4ـ بدون شك، اين روايات براي تضعيف شخصيت اهل بيت (عليهم السلام) ساخته شده است. قبل از آنكه، به جسارتهاي اموي و عباسي ـ كه مسئول ساختن اين اخبار زشت مي‌باشند ـ اشاره كنيم، لازم است به يك روايت ديگر اشاره‌اي داشته باشيم؛ مضمون آن روايت به اختصار چنين است: « پس از مرگ عمر، امام حسن (ع) و امام حسين (ع) به منزل « ام‌ّكلثوم » رفته و به او پيشنهاد ازدواج دوّم نمودند، تا با يكي از سران عرب ازدواج كرده و به دنياي بهتري قدم بگذارد و تسليم خواسته‌هاي اميرالمؤمنين علي (ع) نشود، كه در آن صورت، حضرت علي (ع) او را به ازدواج يكي از فقرا در خواهد آورد. ناگاه اميرالمؤمنين (ع) داخل شده و از ام‌ّكلثوم خواست، اختيار ازدواجش را به دست او بسپارد. ام‌ّكلثوم گفت: من دوست دارم در ازدواج، مثل همة زنهاي ديگر به رفاه و آسايش برسم، اجازه بده فكر كنم. اميرالمؤمنين (ع)  فرمود: به خدا قسم با اين دو ـ امام حسن و امام حسين (ع) ـ صحبت نخواهم كرد، مگر اجازه دهي تو را به ازدواج هر كسي كه دوست داشتم، دربياورم. امام حسن (ع) و امام حسين (ع) ام‌ّكلثوم را تشويق كردند كه ديگر مقاومت نكند. ام‌ّكلثوم هم تسليم شد و اميرالمؤمنين (ع) او را به عقد عون بن جعفر درآورد.»[14] اكنون به جسارتهاي ضمني امويها و عباسي‌ها توجه فرماييد:

 الف ـ روايتي كه قبلاً از استيعاب و الاصابة نقل شد كه: «وقتي ام‌ّكلثوم مسألة بي ادبي عمر نسبت به خودش را براي پدرش بيان كرد، امام جواب فرمود: او شوهر تو است»، يعني، چون در آينده با عقد رسمي شوهر تو خواهد شد، جسارتش عيبي نداشته است. سئوال ما اين است كه اگر اين نسبت را به يك فرد عادي با غيرت بدهند، چه خواهد كرد كه چنين بي‌حرمتي به ناموس او شده است، آيا به شدّت عصباني نخواهد شد؟! چه رسد به شخصي مثل اميرالمؤمنين علي (ع) .

 ب ـ مهرية ام‌ّكلثوم را چهل هزار درهم نوشته‌اند.[15] و اين با رضايت اميرالمؤمنين (ع) بوده است. بدين معنا كه با توجه استحباب بيشتر نبودن مهريه از 500 درهم و اينكه مهرية زنهاي پيامبر (ص) از اين مقدار تجاوز نكرده است[16]، امّا اميرالمؤمنين علي (ع) و دخترش و فرزندانش ـ العياذ بالله ـ به خاطر پول پرستي، حاضر شدند اين دستور مهم را زير پا بگذارند!! و در روايتي كه اخيراً به آن اشاره شد، اين نسبت زشت با توضيح بيشتر، تعقيب شده است.

 ج ـ بدون ترديد، بهتر است در ازدواج، رضايت دختر جلب شود و از استبداد پرهيز گردد، به خصوص آنكه دختر 7 ساله و داماد 57 يا 59 ساله باشد و اينكه شخصي مثل اميرالمؤمنين (ع) ، ام‌ّكلثوم را از روي خودخواهي و استبداد در جريان اين امر قرار ندهد، چگونه قابل دفاع خواهد بود؟!

 نتيجه اينكه؛ رواياتي كه اين اين جريان را نقل كرده‌اند ضعيف السند و الدلاله بوده و جعلي هستند كه قدرت اثبات اين موضوع را ندارند و اين واقعه صرفا يك نقل تاريخي مي‌باشد كه هدف آن تضعيف شخصيت ائمه اطهار (عليهم السلام) مي‌باشد.

 «والسّلام»

 -------------------------------------------------------------------------------

[1] - شهيد ثاني، المقاصد العليّه، به نقل از فرائد الاصول، ص 274 .

 [2] - براي شناخت ضعف سند به كتاب « اقحام الاعداء‌ و الخصوم بتكذيب ما افتروه علي سيدتنا ام‌ّكلثوم، تأليف علامه سيد ناصر حسين موسوي هندي مراجعه شود.

 [3] - ابن حجر، الاصابه، ج 4، ص 492 .

 [4] - ابن قتيبه دينوري، المعارف، ص 122 .

 [5] - ابن اثير ، اسد الغابه، ج 5، ص 615 .

 [6] - ابن حجر، الاصابه، ج 3، ص 44 و ابن اثير، اسد الغابه، ج 4، ص 157 .

 [7] - ابن اثير در الكامل في التاريخ، ج 2، ص 545 .

 [8] - ذهبي، تاريخ الاسلام، (عهد الخلفاء الراشدين)، ج 3، ص 169 .

 [9] - ابن اثير، همان، ص 537 ، و ذهبي، همان، ص 166 .

 [10] - ابن اثير، اسدالغابه، ج 4، ص 77 .

 [11] - ابن حجر، الاصابة، ج 4، ص 492، و قرطبي، الاستيعاب، ج 4، ص 491 .

 [12] - قرطبي، الاستيعاب، ج 4، ص 490، و ابن اثير، اسدالغابة، ج 5، ص 614 .

 [13] - الاصابة ، ص 468 .

 [14] - ابن حجر، الاصابة، ج 4، ص 492، ابن اثير، اسدالغابة، ج 5، ص 516 .

 [15] - الاصابه، ج 4، ص 492 ، اسد الغابة، ج 5، ص 615، الاستيعاب، ج 4، ص 491 .

 [16] - بيهقي، سنن بيهقي، ج 7، ص 233 .